ما انسان ها در طول زندگی مان حرف ها و سخن هایی را از افراد مختلف می شنویم. حالا به ترجمه سوره زمر آیه 18-17 که در این باره است توجه می کنیم: « بشارت بده بندگان را، آنان که سخن را استماع می کنند و بعد چکار می کنند؟ آیا هر چه را شنیده اند همان را باور می کنند، و همان را به کار می بندند، یا همه را یکجا رد می کنند؟ نه!!! بلکه آنها را نقّادی می کنند، سبک سنگین می کنند، ارزیابی می کنند و از آن میان آن را که برتر است انتخاب می کنند و آن برتر انتخاب شده را، پیروی می کنند. چنین کسانی هستند که خدا آنها را هدایت کرده، و این ها به راستی صاحب عقل هستند. » حضرت موسی بن جعفر (ع) در باره این آیه حدیثی دارن و از این حدیث و آیه کاملا پیداست که یکی از بارز ترین صفات عقل همین تمییز و جدا کردن است، جدا کردن سخن راست از سخن دروغ، سخن ضعیف از سخن قوی، سخن منطقی از سخن غیر منطقی، و خلاصه غربال کردن و تفاوت قائل شدن بین سخنها، عقل آن وقت برای انسان عقل است که به شکل غربال و صافی در بیاید، یعنی هر چه که وارد مغز می شود، آن را سبک سنگین کند، و آنهایی را که به درد نمی خورد دور بریزد، بدرد خور هایش را نگه دارد.
پس وظیفه ما معلمان این است که به دانش آموزان این است که به دانش آموزان بیاموزیم که هر حرفی را که از یک گوش می شنوند، در مورد آن فکر کنند، هر چه را به درد خورد و لازم بود در حافظه شان نگه دارند و به آن عمل کنند و هر چه را به درد نخورد را از گوش دیگری بیرون بریزند. این است که دانش آموز نکته سنج و دانشمند می شود.( با تلخیص و کمک گرفتن از کتاب تعلیم و تربیت در اسلام اثر استاد مرتضی مطهری)
در کلاس اول توجه به دست خط دانش آموزان خیلی مهم است. چون در کلاس اول دست خط دانش آموز تثبیت می شود و مشکل است که در سال های بعد بتوان آن را تغییر داد.
حرف من این است که در همان سال اول روی خط دانش آموز حساسیت ریادی نشان دهیم «آخ جون!! من که اون قدر می زنمشون تا خوش خط بنویسند!!؟؟» نه، منظور من این نیست که روی دانش آموز تنبیه، تحقیر و یا هر کار دیگر غیر اخلاقی انجام دهیم تا شاید خطش خوب شود. برای این کار باید از ایجاد انگیزه استفاده کرد ، البته شما می توانید تعدادی از روش های ایجاد انگیزه را در قسمت آرشیو وبلاگ با عنوان « به صورت اصولی ایجاد انگیزه کنیم » بیابید و از این روش ها برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان در هر درسی بهره ببرید.
به هر حال خوش خط یا بد خط بودن یک دانش اموز در سال های بعدی، به کلاس اول و معلمش در این سال بستگی دارد، پس بیایید تلاش خود را بکنیم.
خدا زیبایی را دوست دارد پس بیایید با خوش خطی دانش اموزانمان خدا و خلق خدا را خوشحال کنیم.
در سال ها قبل در کلاس اول بخش کردن کلمات تدریس می شد ولی حالا با وجود نگاره هاف بخش کردن تا حدودی به انزوا کشیدن شده است. ولی می دانیم که بخش کردن تاثیر زیادی در افزایش یادگیری و فهم دانش آموز از نوشتن هر کلمه دارد.بیایید فکر کنیم اگر بخش کردن کلمات را حذف کنیم چه به سر یادگیری دانش آموزان می آید؟
وقتی بخش کردن کلمات را به دانش آموز یاد نمی دهیم، دانش آموز فقط کلمه را به صورت دیداری حفظ می کند و آنچه را دیده می نویسد بدون هیچ گونه درکی از نوشتن کلمه مورد نظر مثلا اگر ما به دانش آموز می گوییم بنویس «دارد»، دانش آموز می نویسد و اگر بخش کردن را یاد نداشته باشد نخواهد توانست کلماتی چون «رد، دار، آرد، آر،را» را که از همان حروفی که در کلمه «دارد» استفاده شده است ، بنویسد و اشتباه می کند و می گوید این ها را به ما درس نداده اید. در این صورت است که معلوم می شود دانش آموز مفهوم را نیاموخته و فقط به صورت دیداری کلمه را حفظ کرده حتی میگوید «دارد» و مینویسد «دراد». این یک فاجعه است که در سال های بعدی گسترده تر می شود. حالا بیایید در مورد فواید و دلایل بخش کردن بحث کنیم ؟ وقتی ما می خواهی یک ساختار پیچیده را یاد بگیریم یا یاد بدهیم، سعی می کنیم آن ساختار را به اجزای کوچک تری تجزیه کنیم. پس باید رد مورد یاد دادن کلمات هم، که ممکن است از یک یا چند بخش تشکیل شده باشند، از تجزیه کردن به بخش های کو.چکتر یا همان بخش کردن خودمان استفاده کنیم و به این طریق هم کار خود را اسان کنیم و هم باعث شویم که دانش آموزان کلمات را زودتر، با درک بیشتر و به صورت ریشه ای یاد بگیرند. پس بیبایید از بخش کردن کلمات استفاده کنیم. از همکارانی که در این مورد خاطره و یا نظر سازنده ای دارند دعوت می شود که خاطره و یا نظر خود را در قسمت «نظر بدهد» یاداشت ثبت کنند تا همه از آن استفاده کنیم.
همه دانش آموزان نسبت به تبعیضی که ممکن است در حق آنها روا داشته شود واکنش نشان میدهند«در دل کوچکشان صدها بار مراسم اعدام و خاک سپاری ما را با سایر متعلقات به جای می آورند. نه من هنوز جوونم!» آنها و عبدا اصلا نمی خواهند که به فرد یا افرادی در کلاس توجه بیشتری نشان داده شود، و اگر این اتفاق بیفتد و ادامه پیدا کند باعث ایجاد حس سرخوردگی، حسادت و نفرت در دانش آموزان می شود.
با توجه به این موارد ما معلمان باید با دقت بیشتری رفتارمان را نسبت به دانش آموزان تنظیم کنیم و به همه آنها توجه یکسانی نشان دهیم و در هیچ مورد بین آنها تبعیض قائل نشویم. «ولی این خیلی سخته ؟ یه کم تلاش کن ! من می دونم تو میتونی!!»
موارد زیادی پیش می آید که چون یک دانش آموز دارای نقص عضو است یا از لحاظ ظاهری زیاد دل چسب نیست معلم بدون هیچ تحقیقی او را یک آدم بدرد نخور حساب می کند که هوش کمی دارد تلقی می کند و در نتیجه به او توجه کمتری نشان می دهد، در حالی که ممکن است این شخص از برخوردار باشد (نمونه های زیادی در این مورد وجود دارد.)
همه ما میدانیم که اگر معلم در کلاس، از ابزار های کمک آموزشی استفاده کند ، بچه ها بیشتر به کلاس و درس جذب می شوند و خلاقیت بیشتری نشان می دهند.
چه دلیلی وجود دارد ، با وجود آن که وسایل کمک آموزشی در مدرسه موجود است، معلم از آنها استفاده نکند.مگر غیر این است که وقتی یک دانش آموز درسش را یاد ندارد می خواهیم کله اش را بکنیم!!! چطور است اول از همه کاه خودمان را بکنیم و بندازیم دور !!!!!! خوب اگر ما میخواهیم که دانش آموزان پیشرفت کنند و و از آنها راضی باشیم چرا به خودمان زحمت نمی دهیم که از این وسایل استفاده کنیم.
حتی یک معلم که فکر می کند خیلی کار درست است « البته همه معلمان کار درستند» می تواند با استفاده از مغز سرشار و خلاقیتی که در وجودش موجود است و البته مواد ارزان، ساده و دور ریختنی وسایل کمک آموزشی بسازد که در هیچ کجای دنیا نظیر آنها وجود ندارد و فقط متعلق به خودش است و بس،،، خوب در این حالت است که احتیاجی به آزمایشگاه آنچنانی پیش نمی آید و مطمئن می شویم در کل عمرمان یک مطلب را به طور اساسی و اصولی به چند نفر آموخته ایم «در اینجا منظور از آموختن هر آموختنی نیست.»
حالا خوشحال باشید و باشیم و باشند که معلمید و معلمیم و ......
بعضی از ما معلمان دلمان می خواهد که دانش آموزان بدون هیچ قید و شرطی، حرف ها و اوامر مان را اجرا کنند. از دانش آموزان انتظار داریم وقتی به آنها فعالیتی واگذار می کنیم همان طوری آن را انجام دهند که ما دلمان می خواهد و غافل از این که با این کارمان فکر دانش آموز محدود می شود و خلاقیت در وجود کودک می میرد و مشکلات زیاد روانی که ممکن است باعث ترک تحصیل او شود به وجود می آید.«ای بابا آدم با بچه خودشم این کارو نمی کنه»
آیا واقعاً وظیفه ما معلمان، کشتن استعدادها و خلاقیت دانش آموزان است ؟
پس چرا این همه سختگیری نسبت به آنها نشان می دهیم ، چرا آنها را تنبیه می کنیم ، چرا اگر در جلسات اول متوجه شویم یک دانش آموز ضعیف است او را داخل آدم حساب نمی کنیم و با این کار اعتماد به نفسش را از بین می بریم و باعث هزاران مشکل ................
نظر شما در این باره چیست ؟ نظرتان را در قسمت «نظر بدهید» درج کنید.
اگر روش تدریس خاصی در هر درس و یا نکته ای که با تجربه گرانقدرتان به آن دست یافته اید و به نظر شما همکار محترم می رسد که میتواند برای ما معلمان کار ساز باشد لطفاً آن را در قسمت نظر بدهید این یادداشت درج کنید. به امید آن که دانش آموزانی برتر تربیت کنیم یا حق
روش تدریس قرآن اول و دوم ابتدایی:
به صورت خیلی مختصر روش تدریس کلی قرآن اول و دوم ابتدایی را بیان می کنم.
در این دو سال به خصوص در سال اول ، چون دانش آموز تسلط کافی بر خواندن ندارد آن هم متون عربی، در روش تدریس ، ما لوحه های مربوط به درس را روی تخته نصب می کنیم و نوار را روشن می کنیم تا دانش آموزان با گوش کردن به آن و تکرار آن با جملات آن آشنا شوند.
باید توجه داشت تدریس قرآن در این سالها بیشتر حالت تلقینی دارد و آیات را توسط پخش نوار و نصب لوحه به دانش آموز تلقین و تدریس می کنیم. و در کلاس اول هیچ لزومی وجود ندارد که دانش آموز آیات درس را رو خوانی کند.
درست و اساسی تدریس کنیم.
نمی دانم چرا ما معلم ها بدون هیچ ملاحظه ای درس می دهیم ، منظورم روش تدریس است. مثلا در فارسی ابتدایی مطالب زیادی برای گفتن وجود دارد که باعث می شود ذهن دانش آموزان پربار و خلاق شود . ولی ما فقط به دانش آموزان می گوییم که درس امروز را بخوان و بعد از خواندن درس ، تمرین های آن حل می شود ، بدون هیچ گونه توضیح سازنده ای از سوی ما.
معلم باید به طوری کلاس را فعال و هدایت کند که دانش آموزان مطالب و مفاهیم زیادی را بیاموزند ، حال چه از زبان دوستانشان به روش پرسش و پاسخ و چه از زبان معلم.
چرا باید معلم همیشه دست کم 15 دقیقه دیر به کلاس برود. آیا معلم برای این دقایق که دیر کرده است حقوق نمی گیرد و آیا معلم نباید مطابق با استانداردها تدریس کند ؛ حال آیا حقوق گرفتن با این شرایط جایز است یا اصلا حلال است ؟؟؟؟
اگر حرام است چرا همراه با زنگ کلاسی به کلاس نمی رویم و در کلاس از بهترین روش ها استفاده نمی کنیم؟؟؟؟؟؟؟
خودمان کارمان را به خوبی انجام نمی دهیم ولی انتظار داریم هر چه از دانش آموز می خواهیم انجام دهد و اگر هم نتوانست بر خودمان واجب می دانیم که او را تنبیه و تحقیر کنیم .
چرا فکر این را نمی کنیم که در آن دنیا چگونه می توانیم جواب این اعمال را بدهیمو چگونه سر خود را جلوی آنهایی که به آنها ظلم کردیم ( دانش آموزان ) و از همه مهم تر خداوند بزرگ بلند کنیم؟؟؟
بیایید همه ما معلم ها تعهد بدهیم که کارمان را به خوبی انجام خواهیم داد.
لطفا فرم نظر خواهی حاشیه صفحه را پر کنید. با تشکر
چرا تحقیر ؟……
بعضی معلم ها وقتی دانش آموز نمی تواند سوالی را جواب بدهد و یا جواب اشتباه می دهد او را تنبیه نمی کنند ، ولی کاری می کنند که از شدیدترین تنبیهات بدنی هم بدتر است. آنها دانش آموز را تحقیر می کنند ، آن هم جلوی هم کلاسی هایش و فکر می کنند که چه خدمت بزرگی به دانش آموز کرده اند.
آیا واقعاً نام این کار خدمت است یا ……
می دانیم فردی مه تحقیر را انجام می دهد شخص معلم است و مکان آن هم کلاس و مدرسه است پس بدیهی است که دانش آموز با تمام وجودش از معلم و مدرسه که یاد آور آن خاطره تلخ هستند بدش بیاید.
آیا اسم این کار ما دلسوزی است یا …...
آیا واقعاً خودمان دلمان می خواهد که کسی به این شیوه ما را تحقیر کند ؟ آیا منفجر نمی شویم و تا آخر عمر از او کینه به دل نمی گیریم ؟
واقعاً واقعاً واقعاً چرا این کار را انجام می دهیم ؟
بیایید از این به بعد مشکلات دانشآموزان را با روش های تربیتی که توسط علم روانشناسی تایید شده و اثر مخربی بر دانش آموز ندارد و به بهترین وجه آنها را درمان و مشتاق درس و مدرسه و معلم می کند.
آیا ما برای تحقیر و کتک زدن دانش آموزان استخدام شده ایم یا برای آموزش آنها به بهترین نحو و مطابق یافته های روز دنیا .
لطفاً فرم نظر خواهی حاشیه صفحه را پر کنید. با تشکر.