1. تعریف :
هوش به یک شایستگى ذهنى عمومى معمولاً مراجعهکننده به دلیل مىنامد، مسائل را حل مىکند، به طور خلاصه فکر مىکند، مىآموزد و مواد جدید را مىفهمد و از تجربه اخیر سود مىبرد. هوش انواع کارها را به وسیله خیلى متفاوت مىتواند سنجیده باشد. همچنین، این قابلیت در خیلى جنبه یک شخص اس-زندگى بیانشده است. هوش به انواع جریانات ذهنى نزدیک مىشود، شامل حافظه، آموختن، ادراک، تصمیمگیرى، تفکر و استدلال.
II. هوش معرف :
آزمایش هوش غیرکلامى :
بیشتر مردم یک تصور شهودى دارند هوش از چیست و خیلى کلمه در زبان انگلیسى بین سطوح متفاوت مهارت عقلانى فرق بگذارد: آهسته باهوش احمق باهوش کودن تیزهوش و به همین ترتیب. هنوز هیچ پذیرفتن تعریف هوش به طورکلى وجود داشته باشد و مردم به بحث ادامه بدهند، چیزى که دقیقاً، است. سؤالات اساسى باقى مىمانند: آیا هوش یک توانایى عمومى است یا چندین سیستم مستقل توانایىها؟ آیا هوش یک مالکیت مغز است، یک صفت اختصاصى رفتار یا مجموعه شناخت و کاردان است؟ سادهترین تعریف پیشنهاد کرد بد که هوش است هرچه آزمونهاى هوشى اندازه مىگیرد. اما این تعریف قابلیت را خوب توصیف نمىکند و چندین مسئله دارد. اول، گرد است: آزمایشات وجود هوش را فرضشدهاند اثبات بکنند، به نوبت کدام به وسیله آزمایشات قابل اندازهگیرى است. دوم خیلى آزمونهاى هوشى متفاوت وجود دارند و همه آنها همان چیز را اندازه نمىگیرند. در واقع، سازندگان آزمونهاى هوشى اول با یک نظر دقیق شروع نکردند آنها از چه مىخواستند اندازه بگیرند. بالاخره، تعریف درباره طبیعت ویژه هوش را خیلى کم مىگوید.
هرگاه دانشمندان هوش را درخواستشدهاند تعریف بکنند به ازاى چه آن سبب مىشود یا چیزى که در واقع، تقریباً هر دانشمند است یک تعریف متفاوت به دست بیاورد. براى مثال، در 1921 یک مجله آموزشى درخواستشده 14 روانشناس برجسته و براى مربیان هوش را تعریف بکنند. مجله 14 تعریف متفاوت دریافت کرد اگرچه خیلى کارشناس قابلیت را تأکید کردند که از تجربه مىآموزند و براى قابلیت به یک اس-محیط وفق مىدهد. در 1986 پژوهشگر آزمایش را با پرسیدن 25 کارشناس تعریفشان هوش تکرار کردند. محققین خیلى تعریف متفاوت دریافت کردند: قابلیت سازگارى عمومى به مسائل جدید در زندگى؛ براى قابلیت به صورت انتزاعى اجبارى نامزد مىکند؛ سازگارى به محیط؛ ظرفیت براى شناخت و شناخت داشت؛ ظرفیت براى استقلال عمومى، ابتکار و سودمندى در تفکر؛ براى ظرفیت ظرفیت را بدست مىآورد؛ ادراک روابط مربوط؛ قابلیت به قاضى، که مىفهمد و به دلیل؛ استنباط روابط؛ و مادرزادى، توانایى عمومى شناختى. مردم در جمعیت عمومى مفاهیم ذهنى تا حدى متفاوت هوش به جاى را دارند بسیار متخصصان انجام بدهند. ماشین چاپ عامهپسند به زیرکى متمایل است تأکید بکند، حس مشترک، توانایى حل مسئله عملى، توانایى کلامى و علاقه به آموختن. به علاوه، خیلىها شایستگى اجتماعى را فکر مىکنند یک جزء مهم هوش است. بسیار محققین هوش هوش را تعریف مىکنند مثل چه به وسیله آزمونهاى هوشى را سنجیده است اما مقدارى دانشجو بحث مىکنند که این تعریف غیرکافى است و آن هوش هرچه توانایىها است به وسیله یک اس-را فرهنگ قیمتى است. بر طبق این چشمانداز، مفاهیم ذهنى هوش از فرهنگ تا فرهنگ را تغییر مىدهند. براى مثال، اغلب نورت آمریکایىها مهارتهاى لفظى و ریاضى را با هوش متحد مىکند اما مقدارى دریانورد در جزایر جنوب آرام را نگاه حافظه فضائى کشت مىکنند و مهارتهاى دریایى مثل نشانگذارهاى هوش. که آنها هوش اعتقاد داشتن خویشاوند است طریق درست را رد بکند که از روى اصول تربیتى آزمایش هر کسى هوش را نسبتاً از میان کشتهاى متفاوت مىتوانست اندازه بگیرد. ، با این وجود، دیگران هوش نگاهى به عنوان یک توانایى ادراکى اساسى مستقل از فرهنگ. در سالهاى اخیر، تعدادى نظریهپرداز بحث کردهاند که آزمونهاى هوشى استاندارد اندازه مىگیرد فقط یک قسمت توانایىهاى انسان که جوانب هوش را مىتوانست مورد توجه باشد. دانشجویان دیگر اعتقاد دارند این چنین آزمایشات هوش را به درستى اندازه بگیرند و آن عدم توافق روى یک تعریف هوش نه اندازهگیرى کمىاش را باطل بکند. در نگاهشان، هوش است به خیلى مفهوم علمى علاقه دارد که خوب خیلى به درستى سنجیدهاند پیش از دانشمندان بفهمند چه اندازهگیرى کمىاى در واقع قصد داشته باشد. جاذبه، حرارت و تشعشع مثالهاى مفاهیم هستند که همه سنجیده بودند پیش از آنها فهمیدهشده بودند.
III. اندازه گیری هوش
آزمونهاى هوشى اول امتحانات کوتاهپاسخ بودند براى تعیینشده را که پیشبینى بکند محصلین به توجه مخصوص امکان دارد احتیاج داشته باشند که در مدرسه موفق مىشوند. براى اینکه قبلاً آزمونهاى هوشى بودند براى تصمیمات مهم درباره مردم را درست مىکند اس-زندگى بکند، تقریباً اجتنابناپذیر بود که آنها بحثانگیز بشوند. امروز، آزمونهاى هوشى در تربیت را فراوان به کاررفتهاند، کار، حکومت و ارتش. با این وجود، روانشناسان به بحث ادامه مىدهند چه آزمایشاتى در واقع اندازه مىگیرد و چطور آزمایش منتج مىشود مجبور باشد به کاررفته باشید.
آزمایشات سر فرانسیس گاتن
علاقه به تفاوتهاى فردى اندازهگیر در توانایى ذهنى با قرن اواخر 19ام شروع کرد. (سر فرانسز گالتن)، یک دانشمند انگلیسى، میان اول بود که این تفاوتها را رسیدگى مىکند. در کتابش ارثى نابغه(1869،) او هنرهاى مردم را از نسلهاى متفاوت خانوادههاى انگلیسى برجسته مقایسه کرد. هیچ اقدامات رسمى هوش در آن وقت وجود نداشتند بنابراین (گالتن) هریک از آزمودنىهایش را مثل قضاوتشده روى شهرتشان به وسیله ورودىهاى فرهنگ جامع ارزیابى کرد، احترامات، جوایز و نمایندگان مشابه. او آن عالىرتبه اوى مهربان را نتیجه گرفت سنجیده خانوادهها را برخورد کرد بنابراین یک جزء ارثى داشت. بااعتقاد که مقدارى توانایى انسان از عوامل ارثى مشتق شدند، (گالتن) حرکت اجبارى را پایهگذارى کرد، که گونههاى بشر را از میان تخمکشى انتخابى اشخاص با استعداد جستجو کرد بهبود بیابد. بین 1884 و [1890 گالتن] یک آزمایشگاه در جنوب مهمانى چاى بعدازظهر بانوان موزه در لندن به کار انداخت(حالا ویکتوریا و آلبرت موزه)، جایى که براى یک اجرت کوچک، مردم مىتوانستند داشته باشند خودشان روى تعدادى ویژگى فیزیکى و روانشناختى اندازه گرفتند. او توانایى فکرى را به مهارتها از قبیل زمان واکنش سعى کرد نسبت بدهد، حساسیت به محرکهاى فیزیکى و بدن متناسب مىکند. براى مثال، او را اندازه گرفت بلندترین و پایینترین پیچ یک شخص مىتوانست بشنود و چطور خوب یک شخص دقیقه را تفاوتهاى میان وزنهها مىتوانست کشف بکند، رنگها، بوها و محرکهاى فیزیکى دیگر. طبیعت خشن اندازهاش را تحقیر بکنید، (گالتن) یک پیشروى کردن در مطالعه در تفاوتهاى فردى بود. کار او به توسعه دادن مفاهیم آمارى کمک کرد و تکنیکها هنوز مورد استفاده امروز. همچنین او اول بود که طریق درست را جلو مىبرد که هوش به طور مقدارى سنجیده مىتواند باشد. در 1890 روانشناس آمریکایى (جیمز کاتل)، که در با (گالتن) در انگلستان کار کرد، یک باترى توسعهیافته 50 آزمایش که توانایى ذهنى اساسى را سعى کرد اندازه بگیرد. به (گالتن) علاقه داشته باشید، (کاتل) روى اندازه تشخیص حسى تمرکز کرد و عکسالعمل وقت مىگیرد. کار کردن درو [کاتل] به وسیله انجمن، [کاتل] در 1901 بدون حائل بود، یک مطالعه وقتى که به که نشان داد اندازه را هیچ همبستگى را با تحصیل مدرسهاى در دانشکده نداشت. بعداً، با این وجود، محققین متذکر شدند که آزمایش [کاتل] محدود به دانشجویان دانشگاه کلمبیا را قرار مىدهد بد، نه اجراء آموزشى بلند چه کسى از نشانگر جمعیت عمومى بود. آزمایشات بهترتعیینشده به نمونههاى وسیعتر مىدهند به آن زمان واکنش نشان داده است و پردازش را کارهاى حسى را تسریع بکند با تحصیل مدرسهاى حتماً همبسته باشید.
آزمایش آلفرد بیتن :
آلفرد [دو تور]، یک روانشناس فرانسوى برجسته، اول بود که یک آزمون هوش آن آموزشى به درستى پیشبینىشده موفقیت توسعه مىدهد. در اواخر 19ام قرن، حکومت فرانسوى آموزش اجبارى را براى همه بچهها شروع کرد. پیش از این مرتبه، بسیار از خانوادههاى طبقه بالاى اجتماع آمد. با آغاز آموزش جمعى، معلمین فرانسوى یک را مجبور بودند تعلیم بدهند گروه بچهها را خیلى بیشتر تغییر بکند، بعضى از که عقبمانده ذهنى به نظر رسید یا از تربیت عاجز از استفادهکننده. معلمین از شناختن را اصلاً نداشتند کدام محصلین آهسته مجبور کرد حقیقت مسائل را بیاموزد و آنکه به سادگى مسائل رفتارى داشتند یا تربیت پیش ضعیف. به طورعینى در 1904 فرنچ وزارت عمومى آموزش پرسید و دیگران [دو تور] یک روش توسعه بدهد که بچهها را همسان بسازد که با تحصیلات رسمى را مشکل داشته باشد. عینیت به این منظور که سرانجامها مهم درباره یک بچه اس-استعداد بود براى آموختن به وسیله هر نفوذ مؤثر آزماینده را تحت تأثیرواقعشده نبودد. دولت آن بچههاى تشخیصدهنده را با آموختن پرید مسائل اجازه بدهند آنها کلاسهاى ترمیمى مخصوص را قرار دادهشده باشند آنها در کدام از تحصیلات مىتوانستند سود ببرند. [دو تور] و ادور را توریوم همکارى مىکند سیمون از توسعه دادن را ضمن کار یک آزمایش برد که هر بچه را اس-هوش ارزیابى مىکند. [دو تور] آرسنیک و سیمون آزمایش آنها را توسعه داد، آنها براى که آزمایشات معلومات معقول را پیدا کردند، حافظه، استدلال، لغت و حل مشکل در در پیشبینى بهتر موفقیت تحصیلى کار کرد به جاى حسى تا حدى ساده آن (گالتن) را آزمایش بکند و (کاتل) استفاده کرده بود. بچهها درخواستشده بودند، میان کارهاى دیگر، که فرامین ساده را انجام مىدهند و با اشاره مىفهمانند، گفتارى را ارقام تکرار مىکند، مىنامد در عکسها را اعتراض مىکند، کلمات متداول را تعریف مىکند، چطور دو مفعول مىگوید موارد مشابه اس-را در امروز آزمونهاى هوشى به کاررفتهاند. [دو تور] و سیمون آزمایش اولشان را در 1905 انتشار داد. تصحیحات به این آزمایش پیروىشده در 1908 و 1911. [دو تور] و سیمون فرض کرد که همه بچهها از همان موضوع مطالعه رشد فکرى پیروى بکنند اما در نرخهاى متفاوت را توسعه مىدهند. در توسعه دادن آزمایش آنها، آنها را که مطرح کردند یادداشت بکند بد کاملشده به نصف هفتسالهکهنهها باموفقیت، که به نصف هشت سالکهنهها یادداشت بکند و به همین ترتیب. از میان این مراقبتها آنها مفهوم سن عقلى را به وجود آوردند. اگر یک بچه 10 ساله روى موارد متناسب براى 10 سال موفق شد-کهنهها اما نه از سؤالات متناسب براى 11 سال مىتوانستند بگذرند-کهنهها، آن بچه یک سن عقلى 10 گفتهشده بود داشته باشد. لزوماً سن عقلى با سن تقویمى مکاتبه نکرد. براى مثال، اگر یک بچه 6 ساله موفق شد روى موارد براى 9 سال قصد داشته باشیدند-بنابراین کهنهها آن بچه یک سن عقلى 9 گفتهشده بود داشته باشد. به قاضى چطور به طور مؤثر آزمایش تحصیل مدرسهاى را پیشبینى کرد، [دو تور] از معلمین از بهترین تا بدترین به نرخ را محصلینشان درخواست کرد. همچنین نتایج به که محصلین را نشان دادند که بلندتر نرخدار بود به وسیله معلمینشان روى آزمایش را بلندتر امتیاز گرفتند. بدین ترتیب، [دو تور] اس-آزمایش باموفقیت پیشبینى کرد چطور محصلین در مدرسه را انجام بدهد.