اشترنبرگ اس-نظریه ستایش را کشیده است براى اینکه قلمروى هوش سعى بکند پهن بشود به دقیقاً بیشتر مکاتبه بکند مکرراً مردم به چه هوش را فکر بکنند آیا. است از طرف دیگر، مقدارى انتقاد اعتقاد دارند که تحقیقات علمى اشترنبرگ را پشتیبانى نمىکنند اس-[سه|آرچیس|] را تقسیم پیشنهاد کرد. براى مثال، مقدارى پیشنهاد کردن آن عقل عملى نه یک جنبه جداى هوش است اما مجموعه توانایىها به وسیله هوش عمومى را پیشبینى کردند.
اف-راههاى دستیابى دیگر
خیلى پژوهشگر راههاى دستیابى جدید را بردهاند که هوش را مبنى بر پیشرفتها در علوم رفتارى عصبشناختى و شناختى مىفهمند. مقدارى مطالعه براى که تفاوتها را پیدا کردهاند در هوشبهر با اقدامات عصبشناختى مختلف مکاتبه بکند. براى مثال، بزرگسالها با (IQ) بلندتر طرحهاى تا حدى متفاوت فعالیت الکتریکى را به نشان دادن متمایل باشد در مغز از مردم (IQ) پایینتر به جاى استفاده بکند. به علاوه، پت(توموگرافى نشر پوزیترون) به که بزرگسالها را از نظر مىگذراند نشان بدهد با (IQ) بلندتر نرخهاى پایینتر سوخت و ساز را براى گلوکز مغزى دارند مثل آنها روى مسائل استدلال نسبتاً مشکل به جاى مردم با (IQ) پایینتر کار بکنند.
یعنى، مردم با (IQ) بلندتر به نظر رسیدن که نیروى کمتر را در حل مسائل مشکل به جاى آنها با (IQ) پایینتر مصرف مىکنند. محققین دیگر هوش انسان را با استفاده کامپیوتر به عنوان یک استعاره براى ذهن و مطالعه کردن جستجو کردهاند بفهمند چطور کامپیوتر هوش مصنوعى به پردازش اطلاعات انسانى برنامهریزى مىکند مربوط باشد. این راههاى دستیابى جدید بیش از حد دارند قول مىدهند اما ارزش نهائىشان دارد مصمم را هنوز به است. در سالهاى اخیر تعدادى نظریهپرداز پیشنهاد کردهاند وجود هوش عاطفى را که متمم است به نوع هوش به وسیله هوشبهر را اندازه گرفت آزمایش بکند. روانشناسان آمریکایى (پیتر سالووی) و جان مییر، چه کسى مفهوم را با هم در 1990 معرفى کرد، هوش عاطفى را مثل قابلیت تعریف مىکند که درک مىکند،، مىفهمد بیان بکند و احساسات را تنظیم مىکند. مردم به طور احساساتى باهوش احساساتشان را به افکار راهنما مىتوانند استفاده بکنند و رفتار و براى دیگران به درستى احساسات را مىتواند بخواند. (دانیل گلیمان)، یک نویسنده آمریکایى و روزنامهنگار، مفهوم رایج در کتابش عاطفى هوش(1995). او مفهوم بزرگ شد که شایستگى اجتماعى عمومى را در برمىدارد. یک روانشناس آمریکایى، (داگلاس د ترمن)، هوش عمومى را با یک سیستم پیچیده مقایسه کرده است، به یک دانشگاه علاقه دارد، شهر یا کشور. در این نگاه، هوشبهر براى یک درجهبندى جهانى از تأملى را خیلى فرآیندهاى ادراکى و آموختن تجارب آن هوش سرودن آزمایش مىکند فراهم بکند، فقط به عنوان یک درجهبندى یک دانشگاه مبنى بر یک ارزشیابى اجزاءش است، از قبیل اندازه کتابخانه، کیفیت برنامه و اندازه بخشش. آزمایشات ذهنى به با یکدیگر متمایل هستند همبسته باشند براى اینکه آنها هستند بخش یک سیستم متحد که با هم کار مىکند. دربرگیرى این نظریه است که هوش عمومى فهمیده ملزوم خواهد کرد بفهمد چطور فرآیندهاى ادراکى مغز در واقع کار مىکند.
تأثیر وراثت و محیط :
موضوعات معدودى در علوم اجتماعى براى افتراح بیشتر به جاى خویشاوند را تأثیرات سرشت و پرورش روى هوش درست کرده است. آیا هوش اساساً به وسیله وراثت را مصمم است یا به وسیله یک اس-محیط؟ موضوع بحث شدید را تحریک کرده است براى اینکه نگاههاى متفاوت روى قابلیت توارث سرب هوش به اشارات ضمنى اجتماعى متفاوت و سیاسى. سختترین چسبیدههاى یک نگاه توارثى از هوش اعتقاد داشته باشد هر شخص زادهشده با ثابت یک مقدار هوش است. آنها بحث مىکنند که کوچک است هوش را مىتواند انجام بدهد بهبود بیابد، تربیت خیلى مخصوص نه را برنامهریزى بکند مجبور باشد قابلانتظار باشید براى افزایشها در هوشبهر را که درست بکنید. از طرف دیگر، که آنها هوش دیدن مثل مصمم بیشتر به وسیله عوامل محیطى زود ببینند مداخله مثل انتقادى برنامهریزى بکند که براى اثر فقر خسارت مىدهد و زیانهاى دیگر. در نگاهشان، این برنامهها به فرصتهاى مساوى براى همه مردم کمک مىکنند به وجود بیاورند. شاید بسیار موضوع بحثانگیز هوش را محاصره مىکند ادعا حدود مقدارى مردم که بوده است عوامل توارثى نه فقط براى تفاوتها مسئول در هوشبهر بین اشخاص و براى تفاوتهاى میان گروهها هستند. در این نگاه، عوامل توارثى براى اجراء معدل ضعیفتر حتمى نژادى دلیل مىآورند و گروههاى نژادى روى هوشبهر آزمایش مىکند. دیگران توضیحات توارثى را مثل به طور علمى دفاعناپذیر براى تفاوتهاى گروهى تصور مىکنند و به عنوان نژادپرست دربرگیرى مىبینند که مقدارى اقلیتهاى مذهبى باهوش از دیگران ذاتاً کمتر هستند. امروز تقریباً همه دانشمندان موافقت مىکنند که هوش از تأثیر هم توارثى و هم عوامل محیطى بلند مىشود. مطالعه با دقت براى اینکه خصوصیت را هر تأثیر به یا محیط و یا وراثت ملزوم شده است. براى مثال، یک اندازه یک بچه اس-ارزیابى مىکند محیط خانه تعداد کتابها معمولاً قبلاً در خانه است. اما داشتن خیلى کتاب در خانه منسوب به والدین هوشبهر ممکن است باشد براى اینکه مردم شدیداً باهوش بیشتر متمایل باشند بخوانند. بچه اس-هوش به خاطر والدین ژنها ممکن است باشد یا به تعداد کتابها در خانه. حمایت بکنید، والدین براى کتابهاى بیشتر در پاسخ به بچهشان را ممکن است بخرند اس-هوش را به طور ارثى تحت تأثیر قرار داد. امکان کدامیک از این درست است بدون از میان مطالعات تمام را نمىتواند مصمم باشد عوامل شامل شدند.
1. تأثیرات توارثى :
در علم تکوین رفتارى، قابلیت توارث یک ویژگى به تناسب ویژگى اس-تنوع مراجعه مىکند در یک جمعیت که ژنتیک مربوط به است. قابلیت توارث هوش مثل تناسب تنوع را تعریفشده است در هوشبهر را که امتیاز بگیرد عوامل توارثى متصل به معمولاً است. براى تخمین زدن قابلیت توارث هوش، دانشمندان (IQ) اشخاصى را که مقایسه مىکنند دارد متفاوت درجه رابطه ژنتیکى. دانشمندان صدها مطالعه رهبرى کردهاند، شامل دهها هزار عدد از شرکتکنندگان، که قابلیت توارث هوش را جستجو کردهاند اندازه بگیرند. سرانجام براى همه پذیرفتهشده از این مطالعات که است عوامل توارثى براى 40 تا 80 از درصد تغییرپذیرى دلیل بیاورند در آزمون هوش امتیاز بگیرد، با بسیار متخصصان در یک شکل تقریباً 50 درصد توافق بکنند. اما قابلیت توارث درخواست کردن را فقط به اهالى و نه به اشخاص تخمین مىزند. بنابراین، هرگز یک نمىتواند بگوید اس-چه درصد یک شخص ویژهاى هوش مبنى بر توارثپذیرىهاى گروهى را تنها ارثى است. اگرچه هر درجه رابطه ژنتیکى مىتواند و مطالعهشده بوده است، مطالعات همزادان مخصوصاً آموزندهاند. دوقلوهاى مشابه از یک تخمک توسعه مىدهند و به یکدیگر به طور ارثى همانند هستند. دوقلوهاى دوتخمى از تخممرغهاى جدا را توسعه مىدهد و، به همتنان معمولى علاقه دارد، فقط در مورد نصف ژنهایشان مشترک دارد. مقایسهها بین همانند و دوقلوهاى دوتخمى خیلى سودمند در قابلیت توارث تعینکننده مىتواند باشد. دانشمندان پیدا کردهاند که با هم هوشبهر امتیازات دوقلوهاى مشابه آزاد به طور فوقالعاده مانند یکدیگر هستند مادامیکه آن از دوقلوهاى دوتخمى مانند یکدیگر کمتر است. این یافته به یک تأثیر توارثى در هوش را پیشنهاد مىکند. به طور جالب، هوشبهر امتیاز بیشتر شبیه به یکدیگر را به جاى آن از همتنان معمولى امتیاز مىگیرد بد، یک یافته که اثرات محیطى را پیشنهاد مىکند. مقدارى پژوهشگر براى تفاوت با مطرح کردن دلیل مىآورند که دوقلوهاى دوتخمى شبیه به جاى همتنان معمولى را بیشتر احتمالاً آغشتهشدهاند براى اینکه آنها همان سن هستند. بعضى از قوىترین مدرک براى تأثیرات توارثى در هوش از مطالعات دوقلوهاى مشابه بیاید پذیرفته در خانههاى متفاوت زود در زندگى و اینطور در محیطهاى متفاوت را بالا برد. دوقلوهاى مشابه به طور ارثى همانند هستند بنابراین هر تفاوتها در هوشبهرشان امتیاز بگیرد مجبور باشد وظیفه تماماً به تفاوتهاى محیطى باشید و هر شباهتها به خاطر ژنتیک باید باشند. نتایج از این مطالعات نشان بدهد که جدا هوشبهر امتیازات دوقلوهاى مشابه آزاد شدیداً مشابهتقریباً همانقدر شبیه که آن از هستند دوقلوهاى مشابه با هم بالا بردند. براى براى مطالعات فرزندخواندگى معتبر هستند، کاریابى جفتهاى شبیه تصادفى باید باشد. اگر جفتهاى شبیه تیزهوشتر خانههاى والدین خوانده را به طور انتخابى با هوش بلندتر قرار دادهشدهاند، به تأثیرات توارثى جدا و محیطى غیرممکن مىشود. راه دیگر از مطالعه کردن سهم توارثى به هوش از میان مطالعات فرزندخواندگى است، در کدام مقایسه کردن را جفت بکند پذیرفته بچهها به خانوادههاى زیستشناختى و انتخابىشان. بچههاى پذیرفته هیچ رابطه ژنتیکى را به والدین خواندهشان ندارند یا به والدین خواندهشان بچههاى زیستشناختى. بدین ترتیب، هر همانندى در هوشبهر بین بچههاى پذیرفته و والدین خواندهشان یا والدین بچههاى زیستشناختى به خاطر همانندى همه آنهاى محیط باید باشد در را زندگى بکند، و نه به ژنتیک. دو یافته جالب از مطالعات بچههاى پذیرفتهاند. اول، (IQ) بچههاى پذیرفته فقط یک رابطه کوچک به (IQ) والدین خواندهشان دارند و والدین بچههاى زیستشناختى. دوم پس از فرزندخوانده خانه را ترک مىکند، این رابطه کوچک کوچکتر مىشود. جفت بکنید، (IQ) بچههاى پذیرفته همیشه بیشتر شبیه به والدین زیستشناختىشان (IQ) به جاى به والدین خواندهشان (IQ) هستند. حمایت بکنید، یکبار آنها تأثیر خانه انتخابىشان را ترک مىکنند، آنها حتى بیشتر شبیه به والدین زیستشناختىشان مىشوند. هردوى این یافتهها اهمیت عوامل ارثى را در هوش پیشنهاد مىکنند. مردم فرض مىکنند که بعضى وقتها اگر هوش شدیداً ارثى است بنابراین نمىتواند عوضشده باشد یا از میان عوامل محیطى را بهبود یافت. این فرض نادرست است. براى مثال، قابلیت توارث خیلى بالا را بلند مىکند بد، هنوز معدل بلند مىکند داشته باشد زیادشده در قرن 20ام میان اهالى خیلى ملت صنعتى، به احتمال زیاد به دلیل تغذیه بهبودیافته و تندرستى اهمیت مىدهد. همینطور، اجراء روى هوشبهر آزمایش بکند بد زیادشده با هر تولید(دیدن توزیع هوشبهر امتیاز گرفتن بخش این مقاله،) دانشمندان هنوز معدودى این حادثه را به تغییرات توارثى نسبت بدهند. بدین ترتیب، خیلى کارشناس به که اعتقاد دارند بهبودیافته محیطها، تا حدى مىتواند، یک شخص اس-هوش افزایش بدهد. مقدارى بىنظمى توارثى، از قبیل فنیلکتنورى(فنیل کتونورى) و پایین سندروم، به عقبماندگى ذهنى ممکن است منتج بشود و ضریب هوش پایین. اما براى تأثیرات توارثى را ثابت مىکند نه مثل مدرک یک ارتباط مستقیم را بین ژنها و هوش باید تعبیرشده باشد. در فنیل کتونورى براى مثال، یک ترکیب کمیاب ژنهاى بازگشتى مجموعهها صحنه براى یک سرى کنشهاى متقابل شیمیایىزیستى آن به ضریب هوش پایین سرانجام منتج بشود. این کنشهاى متقابل فقط اتفاق افتادن، با این وجود، در حضور فنیلآلانین امتیاز. اگر اختلال زود کشفشده است و فنیلآلانین از بچه را اس-رژیم خوددارىشده است بنابراین کسرهاى درآمد هوشبهر بزرگ توسعه نمىدهند. 2. تأثیرات محیطى
شروع درس
اگر تأثیرات توارثى براى بین 40 و 80 از درصد تنوع در هوش دلیل بیاورند بنابراین تأثیرات محیطى براى بین 20 و 60 از درصد تغییر کلى دلیل مىآورند. عوامل محیطى از تمام محرکها تشکیل مىشوند یک شخص از باردارى تا مرگ مواجه بشود، شامل غذا، اطلاعات مربوط به کشت، تربیت و تجارب اجتماعى. اگرچه دانسته است که عوامل محیطى نیروهاى مستعد در شکلدهى هوش مىتوانند باشند، دقیقاً فهمیدهشده نیست آنها چطور در هوش کمک مىکنند. در واقع، دانشمندان ویژه معدودى را متغیرهاى محیطى همسان ساختهاند که نتایج صریح مستقیم را روى هوش دارند. خیلى متغیر محیطى نتایج کوچک را دارند و با در اثرشان روى هر شخص فرق دارند، در حال درست کردن آنها مشکل که همسان مىسازند. تحصیلات است یک فاکتور مهم که هوش را تأثیر مىگذارد. بچهها که در مدرسه حضور نیابید یا حضور داشتن کسى که امتاز به طور متناوب بیشتر به طور ضعیف روى هوشبهر به جاى آنها را آزمایش بکند که حضور داشتن منظماً و که بچهها از مدارس با کیفیت پایین تا مدارس باکیفیت بالا را حرکت بدهند اصلاحات را در هوشبهر به نشان دادن متمایل باشد. گذشته از این فرستادن اطلاعات به محصلین مستقیماً، مدارس حل مشکل را درس مىدهند، تفکر انتزاعى و به چطور توجههمه حفظ مىکند لازم کاردان باشد روى هوشبهر آزمایش بکند. خیلى پژوهشگر رسیدگى کردهاند آیا زود مداخله برنامهریزى بکند کنسرو بکند هوش کمشده که مانع بشود ممکن باشد از یا دیگرى فقر ناشى بشود محروم محیطها. در ایالات متحده، شروع یک پیش دبستانى به طور فدرال سرمایهگذارىشده است براى بچهها را از خانوادهها برنامهریزى بکند زیر سطح فقر درآمد چه کسى است. شروع و برنامههاى مشابه در کشورهاى دیگر کوشش که بچهها را براى فعالیتها فراهم مىکنند که رشد شناختى را امکان دارد بالا ببرد، شامل کتاب خواندن، الفباى آموختن و اعداد، آموختن نامهاى رنگها، طرح اغلب این برنامهها اولیه بزرگ را دارند بر روى هوشبهر اثر بگذارد امتیاز بگیرد. که بچهها سود شرکت کردن به اندازه 15 هوشبهر کنترل در مقایسه با را گروههاى بچههاى مشابه اشاره بکنند نه در برنامه کار. بدبختانه، این افزایشها به آخرین به نظر مىرسند فقط به اندازه مداخله طول بکشد. بچهها وقتى که از این برنامهها به مدرسه داخل بشود، هوشبهرشان به سطح کنترل را رد بکند روى یک دوره چندین سال گروهبندى بکند. این معروف به اثر محو تدریجى تبدیل شده است. با وجود اینکه زود پیش دبستانى مداخله نه را برنامهریزى بکند انجام بدهد به نظر برسد تولید بکند بادوام هوشبهر سود بکند، مقدارى مطالعه پیشنهاد بکنند آنها نتایج بلندمدت مثبت دیگر را ممکن است داشته باشند. براى مثال، کنسرسیوم براى مطالعات طولى گزارششده که شرکتکنندگان احتمال داشتن کمتر هستند پایهها را تکرار بکند، محتمل کمتر کلاسهاى ترمیمى را قرار دادهشده باشد و ممکنتر که دبیرستان را به جاى قابل مقایسه تمام مىکند غیرشرکتکنندگانبا وجود اینکه هر دو گروه به درباره همان سطوح تحصیل مدرسهاى نشان مىدهند. همچنین نوآموزان پیشدبستانى در زود مداخله برنامهریزى بکند ممکن باشد از تندرستى بهبودیافته نفع ببرد و تغذیه و مادرانشان بعضى وقتها ممکن است نفع ببرند تربیت اضافى که برنامهها فراهم بکنند. براى اینکه یک قسمت جوهرى تنوع در هوش به خاطر عوامل محیطى است، زود مداخله برنامهریزى بکند مجبور باشد براى و طول کشیدن معنىدار قادر باشد درست بکند هوشبهر را یکبار ویژه را متغیرهاى محیطى سود بکند که هوشبهر تأثیر شناختهشده بودهاند. محققین براى مداخلات که ادامه مىدهند جستجو بکنند هوشبهر افزایش انجام خواهد داد و، سرانجام، تحصیل مدرسهاى. دو متغیر محیطى به هوش برنامه را مىشناسند بعد خانوار است و ترتیب ولادت. بچهها از خانوادههاى کوچکتر و بچهها که زودترمتولدشده در خانوادههایشان هستند به آزمون هوش بلندتر متمایل باشد داشته باشد امتیاز بگیرد.