چرا؟
چرا برگ ها همیشه سبزند، بابا ؟
چرا روی یک گل خار وجود دارد ؟
چرا می خواهی گردنم را تمیز کنی، بابا ؟
چرا در بینی ات مو روییده ؟
چرا سگ ها می توانند چیزهایی را بشنوند که ما نمی توانیم، بابا ؟
چرا موتور از حرکت باز مانده است؟
چرا با عمه تند خویی می کنی بابا ؟
چرا تمام موهایت دارد میریزد ؟
چرا قد مامان بلند تر از توست، بابا ؟
چرا سگ نمی تواند گربه را تحمل کند ؟
چرا مادر بزرگ سبیل دارد، بابا ؟
چرا چاقتر شده ای؟
تو عادت داشتی؛ کار بیشتری انجام نمی دهی.
چرا؟ به من بگو چرا، به من بگو چرا، بابا ؟
آیا فکر می کنی کسل می شوم؟
( اثری از جان کیچینگ )
با خواندن این شعر به این نتیجه می رسیم که باید به سوالات زیادی که توسط کودکان در سنین مختلف طرح می شود و برای ما بدیهی و شاید خنده دار است جواب منطقی و درست بدهیم و استدلالمان به گونه ای باشد که کودک منظور ما را بفهمد. البته باید به این نکته توجه شود که کودک از جواب ما کسل و خسته نمی شود بلکه غریزه کنجکاوی اش ارضاء می شود و با اطلاعات بیشتری در زمان سیر میکند.