سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تعلیم و آموختن
 به وسیله پیتر نیوسام :
 رابطه بین درس دادن و مىآموزد، چه و چطور معلمین درس مىدهد و چطور و چه یادگیرنده‌ها فلوت بلند را یک موضوع بحث‌انگیز مىآموزد. دو بعضى وقت‌ها زیاده از حد، موقعیت‌ها پذیرفته‌شده توسط آنها که در آن نامزد کردن مثل به طور شل وصف‌شده مىتواند باشد، روى دست آن که، سنتى و، روى دیگرى، پیشرو.
 مقام سنتى از فرض شروع مىکند، برده‌شده که مثل نه خیلى آشکار است که مستعد سؤال است، که هدف تعلیم به است که آن بدست آوردن آموخته‌شده را یک مجموعه علم تجویزشده متقاعد بکند و مجموعه مقادیر. هم شناخت و هم با ارزش دانستن یک جامعه اس-انتخاب برده‌شده‌اند منعکس بکنند از چه بسیار مىخواستن‌ها که به شهروندان آینده‌اش را مىفرستد و آینده‌اش را ملزوم مىکند که قادر است انجام بدهد.
 یک مهم صفت اختصاصى این نگاه سنتى است که جستجو بکند بفهماند قبلاً چه دانسته است و، در مقدارى سطح، تصویب‌شده. رابطه بین معلم و یادگیرنده بدان وسیله مصمم است. یادگیرنده دیده‌شده است مثل شخصى که هنوز نه شناخت لازم را دارند یا با ارزش مىدانند و مثل شخصى که معلم دارد هر دو و کنش چه کسى آنها را به یادگیرنده قرار است بفهماند.
از طبیعت این رابطه، تعدادى چیز پیروى مىکنند: انتقال منظم شناخت و از معلم تا یادگیرنده را با ارزش مىداند به نرمى احتیاج داشته باشد پیش برود. آن یادگیرنده‌هاى خوش‌رفتار را ملزوم مىکند و اگر لازم است یک محیط انضباط داده‌شده ظاهراً تحمیلى با تحریم‌ها براى شکست‌ها در پذیرش. همچنین تعلیم و آموختن از خلاصه‌هاى مفید با احتیاط تعیین‌شده نفع ببرد و محتوى بخششى را تجویز کرد. به علاوه، مثل چه مجبور است دانا کامل مرحله به مرحله بیرون را مىتواند گذاشته‌شده باشد، از شروع پروسه تربیتى به سرانجامش نتیجتاً چه آموخته‌شده است منظماً آزمایش‌شده مىتواند باشد و آن هر مرحله از تعلیم و آموختن بهترین بودن مىتواند دیده‌شده به عنوان یک آمادگى براى بعدى. همچنین پیروى مىکند که، مثل یادگیرنده‌هاى شخصى در سرعت‌هاى متفاوت را مىآموزند و مستعد به سطوح متفاوت در حال رسیدن توفیق هستند، حساس به یادگیرنده‌هاى ترتیب دادن در گروه‌هاى توانایىهاى مشابه به نظر مىرسد، یا در مدارس متفاوت یا در کلاسهاى مدرج در مدارس. بالاخره، مادامیکه انگیزش انسان است نگران، رقابت راه غالب را دیده‌شده است که یادگیرنده‌ها را تشویق مىکند یا براى سازمان‌ها به را کوشش مىکنند اجراءشان را در رابطه با مال دیگران بهبود بیابد.
نگاه مخالفت‌شده، وصف‌شده مثل پیشرو یا کودک‌محور به طور وسیع، از یادگیرنده به جاى اینکه از هر مجموعه علم از پیش تعیین‌شده شروع مىکند. روى این نگاه، کنش معلم، از والدین در زودترین سال‌ها از میان سال‌هاى حضار مدرسه درست، به مطلع از هر بچه اس-ظرفیت باشد و مرحله رشد. اهمیت بچه‌ها اولیه اس-بیاموزد، به نوبت کدام به آن مرحله رشد برده‌شده است بستگى داشته باشد، ملزوم کردن‌ها هریک از آن مراحل به جاى اینکه به عنوان یک آمادگى مرحله تا دیده شود مثل مهم در درست خودش براى مقدارى بعداً. یک بچه هشت ساله براى مثال، به عنوان یک هشت ساله دیده‌شده است که به مال او را توسعه‌یافته است یا استعداد پرش به عنوان یک هشت ساله، به جاى اینکه به عنوان یک آینده نه یا پانزده ساله. برنامه درسى خودش تا دیده شود متمایل است، در کلمات گزارش از کمیسیون مشورتى روى مدرسه ابتدائى مثل نامحدود و پژوهش‌مبنى بر: برنامه درسى به ازاى فعالیت را قرار است فکر شده باشد و تجربه مىکند به جاى اینکه شناخت به باشد اکتسابى و براى حقایق هستند ذخیره‌شده.
مادامیکه ارزشها نگران هستند، راه دستیابى پیشرو به کوشش‌ها متمایل است ببیند که درس مىدهد یا اینها را مستقیماً مثل کمتر مؤثر از مدارس خالق بهبود مىیابد که با مثال فهماندن ارزشهاى بزرگترین مناسبت به جوان. از این رو اهمیت اشخاص را سر راه قرار داد، بزرگسال‌ها و یادگیرنده‌ها شبیه، در مورد یکدیگر تشویق‌شده است رفتار بکند. یک محیط انضباط داده‌شده، به جاى اینکه ظاهراً در حال بودن تحمیل کرد، یک پیامد مستقیم آن پروسه است. ارزش‌هاى اجتماعى، همکارى به جاى اینکه رقابت و با ارزش مساوى است دادن به کوشش‌هاى به اندازه تواناترین کمترین، تأکیدشده است. بالاخره، به عنوان یک نقطه اساسى، همه فرض‌شده است در مقدارى سطح در مقدارى جنبه از آموختن مىتواند موفق بشود. به عنوان یک 19ام-آموزش‌دهنده قرن اصرار کرد: همه به بخش راه با استعداد مىتواند قدم بزند. به طور تیز متمایز شکل‌هاى تربیت، با بچه‌ها در مدارس حضور دارند یا کلاسها به آنها را با سطوح مخصوص استعداد زایمان کردند، با این وجود ارزیابى کرد، به با این محدوده‌اى را اساسى فکر است. با تلقین کردن در بچه‌ها را احساس درماندگى است تخصیص‌یافته به چه دیده‌شده است، به وسیله دیگران و خودشان، مثل مدارس یا کلاسها با معیارهاى پایین‌تر به جاى دیگران، سطوح عمومى توفیق فکر هستند دلتنگ
مفاهیم مخالفت‌شده در گرایش‌هاى سنتى و پیشرو ناآشکار که به و آموختن مىآموزند منعکس کردن را به وسیله آن دارایى تلقىشده یک یا دیگرى آنها مثل بدیهى نزدیک بشود: که درست باید باشد که شروع مىکند براى احتیاجات از چه‌اند آموخته‌شده یا، برعکس، که درست باید باشد که از یادگیرنده شروع مىکند در آموختن موفقیت چه کسى هدف تعلیم است که متقاعد مىکند.
امتناع مجازى از آشتى دادن این دو تغییر کردن نزدیک بشوند، حداقل در اشکال زیاده از حدشان، هر مسخره شده در حال بودن منتهى شده است، اغلب در دوران استعارى. تربیت سنتى اس-ادراک بچه‌ها، در یک شکل زیاده از حد، به وسیله چارلز دیکنز را در اوقات سخت مثل مشاهده آنها مثل وصف‌شده بود: کشتىهاى کم مرتب ترتیب دادند، آماده براى گالن امپراطورى حقایق را دارند جارى در آنها تا آنها تا لب پر بودند. ، به اختصار به یک کترى علاقه داشته باشید آن پر از یک وزش ملایم مجبور باشد باشد، یادگیرنده سنتى است شروع کردن به بودن یک گیرنده منفعل هرچه آموخته‌شده است. براى اینکه راه دستیابى سنتى را حمایت بکنید به تربیت یک درجه ازبر کردن ملزوم شده باشد، براى قابلیت با دقت فرا بخواند چه در دوران را آموخته‌شده بوده است در کدام تکثیرشده را به وسیله یادگیرنده مجبور باشد، این ویژگى مثل آموختن را معمولاً به طور تحقیرکننده وصف‌شده است. دربرگیرى آن یادگیرنده اس-است ذهن مشغول به پروسه را لازم نبوده است. بالاخره، فرض آن، قبلاً به سنت‌گرا، شناخت است یک چیزى آن وجود داشته باشد، علل این راه دستیابى تا دیده شود مثل عقب‌مانده‌خوش‌نما در یک زمانى که شناخت جدید به وجودآمده است و در یک نرخ گمراه‌کننده تجدید شکل کرد.
انتقادات آموزش و پرورش پیشرفته،، مخصوصاً در اشکال زیاده از حدش در روان‌پریشى متمرکز کرده‌اند، مثل این درک‌شده است، از اجازه دادن بچه‌ها تصمیم مىگیرد آنها کى و چطور هر چیزى را قرار است بیاموزند. فقدان تحمیل کردن انضباط مىدهد بد منتهى شدن به مقدارى مدرسه ظاهراً، جایى که بازرس به عنوان یک مدارس وصف‌شده، علاقه داشتن همه یک بازىزمان خیس روز است. تأکید روى رشد و پیشرفت، با شباهت‌ها به راه براى حرکت بکارد طبیعتاً از میان زندگىهایشان را گفته‌شده بدون دائماً باشند به چیزى که بشود، مخصوصاً انتقادشده بوده است. تصور ساده رشد با آنرا هیچ دربرگیرى در رابطه با مسیر حمل نمىکند که رشد دارد مىبرد. رشد، مترقیان فکر هستند ندیده بگیرند، در یک مسیر ناگوارا مثل به آسانى به عنوان یک یک سالم ممکن است باشد. این به ارزشها منتهى مىشود بودن دیده‌شده که خویشاوند است، با مجموعه مقادیر هیچ کس ارجح را به هر دیگران ذاتاً به است. آنچه باید باشد، هنوز ارزشها از هر نوعى، آیا نمىتواند اشتقاقى باشد؛ از چیست و یک خطاى طبیعت‌گرایانه است که تصور مىکند و گرنه. براى اینکه بالاخره معلم مثل در مرکز پروسه تربیتى را دیده‌شده نیست، او/مذکر یا او/مؤنث تنزل‌یافته به یک تسهیل‌کننده شایسته بچه‌ها است اس-بیاموزد؛ در موضوعات زیاده از حد به سؤالات ساده به هم زدند حتى به پاسخ بدهند یا هر چیزى را اصلاً مستقیماً به درس مىدهند با فرض به این که تنها چیزها یک یادگیرنده آنها را حقیقتاً بیاموزد بد چیزهایى که او/مذکر یا او/مؤنث براى خودش را کشف کرده است.
بین دو موقعیت‌هاى زیاده از حد، سازش مشکل ثابت کرده است. به طور تاریخى، راه دستیابى سنتى چیره بوده‌شده بوده است و به گرفتن مخصوصاً محکم به وسیله آنها ادامه مىدهد که خودشان یادگیرنده‌هاى با انگیزه بسیار توانا بودند و از بیشتر کم را از این قبیل به معلمینشان به جاى آموزش ویژه ملزوم کردند. راه‌هاى دستیابى پیشرو متمایل بوده‌اند یارىشده به وسیله معلمین یا فرضیه‌دان‌ها مال چه کسى ربط دارد بد بودن با تربیت همه بچه‌ها، شامل توانا و با انگیزه بسیار اما با توجه مخصوص به احتیاجات آنها با کم علاقه به یا استعداد آشکار براى آموختن :
عملاً، براى هیچیک از دو راه دستیابى زیاده از حد و آموختن را درس نمىدهند عموماً رضایت‌بخش ثابت کرده است. در آن خشن‌ترین شکل، اغلب تربیت سنتى به شاگردان توانا خوب خدمت کرده است اما با دیگران کمتر موفق بوده است. از طرف دیگر، آموزش و پرورش پیشرفته در در سالهاى اولیه تحصیلات به قدر کافى خوب متمایل بوده است کار بکند، در دستهاى توانا و معلمین مرتکب شد اما موفقیت کمتر را داشته است چه وقت در اوضاع دیگر را سعى کرد.
که احتیاج براى سیستم‌هاى توسعه دادن و آموختن را ترکیب مىکنند بهترین راه‌هاى دستیابى سنتى و پیشرو به درس بدهند فلوت بلند بدیهى دارد. خوشبختانه، چه مدارس خوبى و در واقع معلمین خوب پیشنهادشده را به جلو راه‌ها حتماً مىند. به طور افزایشى، راه دستیابى مکان‌ها را در قدرت معلم قبول کرد، مثل به طور سنتى مقام بوده است اما ضرورت مطلق از نامزد کردن یادگیرنده‌ها در آموختن خودشان، مثل مربیان پیشرو بحث کرده‌اند، مثل به طور مساوى مهم دیده‌شده است. تعلیم، روى این نگاه، استفسار ماهر شاگردان را به وسیله معلم ملزوم مىکنند، به جاى اینکه اضافى تکیه بر دستورالعمل مستقیم. هدف آن استفسار به است اندیشه‌هاى یادگیرنده‌ها را تشویق بکند بفهمد، که ترتیب مىدهد و به در مورد مواد اقدام مىکند آنها با کدام لازم هستند نامزد بکنند. در این حالت، آموختن فعال است؛ قطعاً متقابلاً مؤثر است، با معلم مسئول به خاطر مسیر در حال متقاعد کردن که این آموختن مىبرد اما با یادگیرنده به شکل آن به مال او مرتباً به مبارزه طلبیده‌شده یا احتیاجاتش. تربیت این نوع ویژگى مدارس مؤثر به طور افزایشى شده است و سیستم‌هاى مدرسه در سرتاسر جهان. در پروسه، سابقه‌دار ناسازگارى بین راه‌هاى دستیابى سنتى و پیشرو که و آموختن را درس مىدهد، با مباحثات زمان‌بر این به کدام موجب مىشود، یک دورنماى واقعى از بودن را مصصم دارد.
درباره نویسنده: (سر پیتر نیوسام) یک آموزش‌گر است و مدیر سابق تأسیس کردن از تربیت، دانشگاه لندن.
نوشته شده در  سه شنبه 87/11/1ساعت  10:33 صبح  توسط محمدمهدی میرزائی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مژده : تولد پایگاه توسعه فناوری اطلاعات مدرسه اول www.sch1.ir
استفاده از گروههای یادگیری همیار در کلاس:
برنامه معلم پژوهنده ؛ فرصت ها، تهدیدها :
دست آوردها و کاستی های برنامه معلم پژوهنده:
برنامه معلم پژوهنده
پژوهش عمل نگر
گزارش نویسی و نحوه ارائه گزارش:
الگویی دیگر در عملی پژوهش در عمل
گردآوری اطلاعات شواهد:
مراحل پژوهش در عمل
نه نکته یک چرخه بنیادی اقدام پژوهی
مراحل اقدام پژوهی
ویژگی های اساسی پژوهش در عمل
هدف از اقدام پژوهی ( طرح معلم پژوهنده ) چیست؟
اقدام پژوهی چیست
[همه عناوین(141)]