مدارس مربوط به قرون وسطى
 در طول قرون وسطى، طرفداران فلسفه مدرسى از میان استفاده منطق را یک ارتباط بین فلسفه یونانى کلاسیک و کریستین علم کلام جستجو کردند جعل بکنند. معلمین و معلمین مفاهیم دلیل را استخدام کردند و براى الهام محصلینشان را درس مىدهد به چطور فکر مىکند. در این 15ام-قرن نقاشى ایتالیایى، والدین بچه‌هایشان را مىبرند که یک معلم دستور زبان مىبینند. در 10ام و قرون اوایل 11ام، آموختن عربى یک تأثیر مشخص روى تربیت غربى داشت. از تماس با عرب دانشجویان در آفریقاى شمالى و اسپین، مربیان غربى راه‌هاى جدید را از فکر کردن ریاضیات آموختند،، علوم طبیعى مداوا مىکند و فلسفه.

سیستم عدد عربى مخصوصاً مهم بود و پایه حساب غربى شد. همچنین دانشجویان عرب نگهدارى کردند و به همه‌چیز عربى چنین دانشجویان یونانى بانفوذ مانند ارسطو ترجمه شدند، اقلیدس، گالن و (ymelotP.) براى اینکه بسیارى از این کارخانه از اروپا به وسیله قرون وسطى ناپدید شده بود، آنها براى همیشه امکان دارد گم‌شده باشند اگر عرب دانشجویان از قبیل ابن‌سینا و [orrevA s] آنها را نگهدارى نکرده بود. همه نفس‌ها دانشکده، دانشگاه آکسفورد تأسیس کردن در طول قرن 12ام، دانشگاه آکسفورد انگلستان اس-کهنه‌ترین سازمان آموزش عالى است. در طول رنسانس(دیر-قرن 14ام به قرن 17ام) مدرسه یکى از راهنمایى مراکز آموزش عالى در اروپا شد. دانشگاه آکسفورد یک هم‌پیمانى دانشکده‌ها است و راهروهاى دارویى، هر با ساختمان خودش و فعالیتها. خیلى دانشجو برجسته همه نفس‌ها دانشکده را معاشرت شده بوده‌اند، اینجاى نشان‌داده‌شده. در قرن 11ام دانشجویان مربوط به قرون وسطى توسعه‌یافته فلسفه مدرسى، یک حرکت فلسفى و تربیتى که هم عقل انسانى و هم آشکارسازىها را از بایبل استفاده کرد. بر اساس مواجه شدن همه‌چیز ارسطو و فیلسوف‌هاى یونانى دیگر از عرب دانشجویان، مدرسه‌اىها کریستین را علم کلام با فلسفه یونانى سعى کردند آشتى بدهند. فلسفه مدرسى به هاى پوینتش در رساله [خدا|eaigol|] سنت توماس آکویناس رسید، یزدان‌شناس پیرو دامینیک که یک قرن 13ام در را دانشگاه پاریس درس داد. saniuqA اقتدار اعتقاد مذهبى را آشتى داد، به نمایندگى کتاب مقدس، با دلیل یونانى، به نمایندگى ارسطو. saniuqA معلم را اس-شرح داد به عنوان یک دارویى که ایمان را ترکیب مىکند، به و آموختن علاقمند است. کار (saniuqA) و مدرسه‌اىهاى دیگر در سازمان‌هاى مربوط به قرون وسطى آموزش عالى انجام شدند، دانشگاه‌ها. مشهور کردن دانشگاه‌هاى اروپایى پاریس، (onrelaS)، (angoloB)، آکسفورد، (egdirbmaC) و (audaP) به تجدید عقلانى مدرسه‌اىهارهبرىشده قرون 12ام و 13ام بىعلاقه شد. دانشگاه نام از لاتین مجموعه کلمه‌اى مىآید یا انجمن‌ها، عطف به انجمن‌ها که محصلین و معلمین در مورد موضوعات آموزشى سازمان دادند بحث بکنند. دانشگاه‌هاى مربوط به قرون وسطى به درجه در هنرهاى آزاد را پیشنهاد کردند و در مطالعات حرفه‌اى از قبیل علم کلام، قانون و مداوا مىکند. IIIV.تربیت در طول رنسانس
 مطالعات کلاسیک
 دانشجویان رشته انسانیت دروه رنسانس ادبیات یونان باستانى را مطالعه کردند و رم، بااعتقاد که این کارخانه کلاسیک بازنموده بلندى معرفت انسانى و نمونه‌هاى مهم براى یک سن جدید بودند. جروم خیابان در او مطالعه، به وسیله گربه وحشى آمریکایى ایتالیایى [ضد|olleno|] دکا (anisseM) 1430-1479(،) نمایش دادن‌ها چهارم‌قرن جروم محقق. جروم براى هنرهاى ادبى مهمش را دانسته بود، شامل یک ترجمه بایبل در لاتین. رنسانس یا تولد تازه از آموختن، با اروپا در قرن 14ام شروع کرد و به بلندىاش در قرن 15ام رسید. دانشجویان علاقمند به انسان‌گراى بیشتر شدند نمایان شدن‌یعنى، به جاى اینکه جوانب‌از مذهبى غیرمذهبى یا دنیوى یونانى و لاتین کلاسیکها. مربیان دارویى براى نمونه‌هایشان سبک ادبى در علوم ادبى باستانى را پیدا کردند. رنسانس یک نیروى مخصوصاً نیرومند در ایتالیا بود، بسیار به طور متشخص در هنر، ادبیات و طرح‌ریزى مىکند. در ادبیات، همه‌چیز چنین نویسندگان ایتالیایى مانند (دانته ireihgelA)، (hcrarteP) و (جیووانى oiccaccoB) مخصوصاً مهم شد. مربیان دارویى روشهاى تعلیم را طراحى کردند که کاملاً مترقى را آماده مىکنند، با آزادگى تحصیل کرده اشخاص. انسان‌گراى هلندى (suirediseD ارازموس) مخصوصاً بانفوذ بود. ارازموس به آن درک و صحبت کردن اعتقاد داشت معنى ادبیات مهم‌تر از یادسپارى آن بود، مثل در خیلى از مدارس مذهبى مربوط به قرون وسطى را لازم بود. او معلمین را پیشنهاد کرد چنین مزارع مانند باستان‌شناسى را مطالعه بکند، اخترشناسى، اسطوره‌شناسى، تاریخ و نوشته. آرمان‌هاى آموزشى جدید
 تربیت رنسانس را ادامه دارد تأکیدشده چنین رشته‌هاى علوم انسان‌گرایانه مانند تاریخ، شعر و علم اخلاق. این نقاشى ماسیمیلیانو اسفورزا را نمایش مىدهد، پسر یک گیلاس از میلان، حاضر به دروسش. اختراع ماشین چاپ در نیمه-قرن 15ام کتابها را فراوان در دسترس‌تر کرد و سواد را افزایش داد ارزیابى مىکند(دیدن پرینتینگ). اما حضار مدرسه رنسانس را با عظمت افزایش نداد ادامه داشته باشد. دبستان‌ها بچه‌هاى طبقه‌متوسط را تعلیم دادند مادامیکه بچه‌هاى سطح پایین کم دریافت کردند اگر هر، تحصیلات رسمى. بچه‌هاى اشرافیت و طبقات بالاى اجتماع در مدارس دارویى ثانوى حضور داشتند. فرصت‌هاى آموزشى براى زن‌ها بهبودیافته رنسانس به طور جزئى محکم، مخصوصاً براى طبقات بالاى اجتماع. مقدارى دختر از خانواده‌هاى ثروتمند بامراقب مدارس دادگاه سلطنتى یا دروس خصوصى را در خانه دریافت کرد. برنامه درسى مطالعه‌شده توسط زن‌هاى جوان هنوز مبنى بر عقیده آن فقط حتمى بود قرار بدهد، از قبیل هنر، موسیقى، سوزن‌کارى، ارتعاش آزاد فنر و شعر، مؤنث‌ها را مناسب بود. براى دخترهاى مربوط به طبقه کارگر، روستاییان مخصوصاً روستایى، تربیت هنوز محدود به کارآموزى در وظائف صمیمى از قبیل آشپزى و دوزندگى بود. XI.
 تربیت در طول اصلاح وابسته به کلیساى پروتستان
 اصلاح مذهبى قرن 16ام یک تنزل در اقتدار کلیساى کاتولیک علامت گذاشت و در ظهور کلاسهاى میانى در اروپا کمک کرد. اصلاح‌طلبان مذهبى وابسته به کلیساى پروتستان، از قبیل جان کالوین، مارتین لوتر و [hcierdluH ilgniwZ]، اقتدار ردشده (cilohtaC) سهره و کریستین اصلاح‌شده را به وجود آورد یا وابسته به کلیساى پروتستان، کلیساها. براى در جریان باحرارتشان پیروان را اطلاع مىدهد که براى بایبل در زبان مادرىشان را خواند، اصلاح‌طلبان براى سواد به توده‌ها را تمدید کردند. آنها مدارس اولیه محلى را تأسیس کردند که به یک برنامه درسى اساسى از خواندن را پیشنهاد کرد، خط، حساب و مذهب براى بچه‌ها در زبان خودشان. مدارس محلى در انگلستان براى مثال، انگلیسى به کاررفته که شاگردانشان را درس مىدهند. آرسنیک آنها با یکدیگر بحث کرد و با (رومى scilohtaC) روى موضوعات مذهبى، مربیان وابسته به کلیساى پروتستان به کتابهاى پرسش‌نامه‌هاى مذهبىاولیه نوشتند را که آنها را مذهبى خلاصه کرد عقیده‌در یک سؤال و جواب فرمت بکند. مادامیکه مدارس محلى هم پسرها و هم دخترها را در سطح اولیه تعلیم دادند، پسرهاى طبقه بالاى اجتماع آماده‌سازى حضور داشتند و مدارس ثانوى که براى دنباله‌دار لاتین را تأکید بکند و یونانى. سالن ورزش در آلمان، مدرسه گرامر لاتین در انگلستان و دبیرستان در فرانسه مدارس آماده‌سازى که بودند آموختن به مردهاى جوان زبان‌هاى کلاسیک لاتین را و لازم یونانى که به دانشگاه‌ها داخل مىشود. مارتین لوتر به وضعیت اعتقاد داشت، خانواده و مدرسه، همراه با کلیسا، رهبران اصلاح بودند. از آنجاییکه خانواده بچه‌ها را اس-منش شکل داد، لوتر تشویق کرد والدین بچه‌هایشان را درس بدهند خواندنى و مذهب. هر خانواده با هم باید دعا بکند، بایبل را مىخواند، پرسش‌نامه مذهبى را مطالعه مىکند و یک حرفه مفید تمرین مىکند. لوتر اعتقاد داشت که حکومت مدارس را در تعلیم دادن شهروندان تولیدى باسواد و مذهبى باید کمک بکند. یکى از لوتر اس-همکارى مىکند، جرمن اصلاح‌طلب مذهبى (nohthcnaleM)، رمز مدرسه نوشته‌شده براى جرمن ناحیه [W grebmettr]، که یک مدل براى دیگر مناطق آلمان شد و تربیت را سراسر اروپا تحت تأثیر قرار داد. بر طبق این رمز، دولت مسئول به خاطر مدارس نظارت‌کننده و پروانه دادن معلمین بود. اصلاح‌طلبان وابسته به کلیساى پروتستان حفظ کردند نظام مدرسه تثیه‌کلاس که در رنسانس را توسعه داده بود. مدارس محلى آموزش اولیه را براى طبقات پایین اجتماع تهیه کردند و انسان‌گراى کلاسیک مختلف و لاتین مدارس دستور زبان آماده کردن براى مذکرهاى طبقه بالاى اجتماع آموزش عالى. ایکس-تربیتى نظریه در قرن مربیان 17ام قرن 17ام توسعه‌یافته راه‌هاى جدید از فکر کردن تربیت. اصلاح‌طلب عقیده‌اى چک (جن yksnemoK)، معروف به [با هم|suine|]، مخصوصاً بانفوذ بود. یک اسقف [اهل |varoM|] چرچ، [با هم|suine|] از اذیت مذهبى با گرفتن پناهگاه در پلند فرار کرد، مجارستان، سوئد و هلند. او یک فلسفه تربیتى جدید به وجود آورد فراخوانده همه‌معرفت‌گرایى یا شناخت جهان‌گستر، تعیین‌شده که درک در سرتاسر جهان باعث مىشود و صلح. [با هم|suine|] معلمین را پیشنهاد کرد بچه‌ها را استفاده بکند اس-به جاى اینکه ازبر کردن را در آموزش حس بکند. براى درست کردن آموختن براى بچه‌ها جالب، او دروازه زبان‌ها باز کردن را نوشت(1631،) یک کتاب براى تعلیم لاتین در محصل اس-زبان را داشته باشد. همچنین او (sutciP muilausneS sibrO) را نوشت(1658؛ دیدنى دنیا در عکس‌ها، 1659) تشکیل‌شده از تصاویر که برچسب زدن اهداف در هر دو آنها لاتین و نام‌هاى محلى. یکى از کتابهاى مصور اول بود نوشته‌شده مخصوصاً براى بچه‌ها. کار فیلسوف انگلیسى جان لاک تحت تأثیرواقع‌شده تربیت در بریتانیا و آمریکاى شمالى. لاک امتحان کرد آیا چطور مردم نظرات را در یک مقاله ربط داشتن به انسان درک بدست مىآورد(1690). او تصدیق کرد که در تولد ذهن انسان یک لیست اسامى خالى است یا لوح سفید و خالى از نظرات. ما شناخت را بدست مىآوریم، او بحث کرد، از اطلاعات درباره اهداف در جهان که آوردن عقلمان به ما. ما با عقاید ساده شروع مىکنیم و سپس آنها را در یکان پیچیده بیشتر ترکیب مىکنیم. لاک به که اعتقاد داشت اشخاص شناخت را بسیار به آسانى بدست بیاورند آنها وقتى که عقاید ساده در نظر گرفتن اول و سپس آنها را به تدریج در یکان پیچیده بیشتر ترکیب مىکنند. در مقدارى افکار ربط داشتن به تربیت(1697،) لاک به آموختن عملى توصیه کرد مردم را آماده مىکند آنها را اقتصادى اجتماعى اداره بکند و امور سیاسى با کفایت. او اعتقاد داشت که یک تربیت صدا با کودکى زود شروع کرد و آن تعلیم را از خواندن اصرار کرد، خط، و حسابى تدریجى و تراکمى است. لاک اس-برنامه درسى آموختن مکالمه‌اى زبان‌هاى خارجى را در برداشته باشید، مخصوصاً فرانسوى، ریاضیات، تاریخ، تربیت‌بدنى و بازىها. زى.
 تربیت در طول روشنگرى
  جین ژاک uaessuor
 یکى از بانفوذترین متفکران توضیح، فیلسوف فرانسوى (جین ژاک uaessuoR) بحث‌شده آن آزادى فردى مهم‌تر از سازمان‌هاى ایالتى است. نوشته‌هاى سیاسى او به دم زدن فرانسوى انقلاب 1789-1799(کمک کردند). همچنین او با فصاحت روى تربیت را نوشت، بحث‌کننده آن بچه‌ها بهترین با عمل متقابل کردن را آزادانه با محیطشان بیاموزد. افکار او روى تربیت پیش‌بینىشده 20ام-قرن در تحصیلات را اصلاح بکند. دوره توضیح در قرن 18ام تولیدشده تغییرات در تربیت مهم و نظریه تربیتى. در طول روشنگرى، همچنین فراخوانده دوره دلیل، مربیان به مردم اعتقاد داشتند زندگىهایشان را مىتوانست بهبود بیابد و جامعه با استفاده دلیلشان، نیروهایشان تفکر انتقادى. روشنگرى اس-نظرات یک برخورد معنىدار روى)1775-1783(انقلاب آمریکا داشتند و سیاست آموزشى در ایالات متحده زود. فیلسوف خصوصاً آمریکایى و دانشمند بنجامین فرانکلین تأکیدشده ارزش منفعت‌گرایانه و تحصیلات علمى در مدارس آمریکایى. توماس جفرسون، رئیس جمهور سوم ایالات متحده، تکیه‌دار اهمیت آموزش مدنى به شهروندان یک ملت دموکراتیک. اصول روشنگرى که در نظر گرفتن براى تربیت به عنوان یک وسیله اصلاح اجتماعى را و بهبودى مشخصات اساسى رویه اصلاحى آمریکایى باقى بماند. IIX.
 تربیت در قرن 19ام
 یوهان هاینریش پستالوزى
 آموزش‌دهنده سوئیسى یوهان هاینریش پستالوزى از پیشرو را زود فراوان تربیت کودکى مورد توجه است. فلسفه تعلیم او، او آنکه در 1770 پیشنهادشده اول، مبنى بر آن اساسى بچه‌ها بود طبیعتاً خوب بود و آن تربیت پروردن باید و این بىگناهى مادرزادى را نگهدارى مىکند. پستالوزى چندین مدرسه براى ضعیف تأسیس کرد و بچه‌ها را در سوئیس یتیم کرد. پایه‌هاى تربیت مدرن در قرن 19ام را ایجادشده بودند. آموزش‌دهنده سوئیسى یوهان هاینریش پستالوزى، الهام‌گرفته از کار فیلسوف فرانسوى (جین ژاک uaessuoR)، یک روش آموزشى توسعه‌یافته مبنى بر جهان طبیعى و عقل. پستالوزى مدارس را در سوئیس تأسیس کرد و براى آلمان بچه‌ها را تعلیم مىدهد و معلمین را تربیت مىکند. او را که تصدیق کرد مدارس به و ستایش محفوظ خانه‌ها باید شبیه باشند. به لاک علاقه داشته باشید و (uaessuoR)، پستالوزى به که اعتقاد داشت فکر با احساس شروع کرد و آن تعلیم عقل را باید استفاده بکند. دارایى آن بچه‌ها اهداف را در محیط زیست طبیعىشان باید مطالعه بکند، پستالوزى یک را توسعه داد به اصطلاح درس سرمشق که تمرین‌ها را درگیر کرد آموختن شکل بدهد، شماره‌گذارى بکند و زبان. شاگردان معلوم کردند و یک مفعول اس-شکل تعقیب کردند، اهداف شمرده‌شده و آنها را نامیدند. محصلین از این دروس را به تمرین‌ها در طرح پیشرفت کردند، خط، و خواندن جداکننده ضرب‌کننده کم‌کننده اضافه‌کننده. پستالوزى اصول بعدى را در تعلیم استخدام کرد:( 1- با شىء محسوس پیش از معرفى کردن مفاهیم مجرد شروع مىکند؛( 2) با محیط فورى پیش از معامله شروع مىکند با چه دور و دور است؛( 3) با تمرین‌هاى آسان پیش از معرفى کردن یکان پیچیده شروع مىکند؛ و)4(به تدریج به طور جمعى و به آهستگى همیشه پیش مىرود. آموزش‌دهنده آمریکایى هنرى بارنارد، آمریکا کمیسیونر اول تربیت، پستالوزى معرفىشده اس-نظرات به ایالات متحده قرن در اواخر 19ام. همچنین بارنارد براى صاحبان قدرت دبیرستانهاى عمومى آزاد براى محصلین همه کلاسهاى جامعه آمریکایى کار کرد. جرمن فیلسوف (یوهان trabreH) تربیت اخلاقى را تأکید کرد و یک فن تدریس شدیداً سازمان‌یافته طراحى کرد. آن تربیت نگهدارىکننده اس-هدف اولیه رشد اخلاقى است، (trabreH) شخصیت خوب را ادعا کرد مربوط بودن به شناخت مادامیکه بدرفتارى از یک تربیت غیرکافى ناشى شد. شناخت، او گفت، یک اندریافت‌یک شبکه نظرات‌در را یک شخص اس-ذهن باید به وجود بیاورد نظرات جدید به کدام مىتوانند اضافه‌شده باشند. او تاریخ را مىخواست در برداشته باشد، جغرافیا و ادبیات در برنامه درسى مدرسه به اندازه خواندنى، خط، و حسابى. مبنى بر کارش، پیروان [trabreH s] یک روش تدریس پنج پله طراحى کردند:( 1- آماده مىکند شاگردان آماده براى درس جدید باشند،)2(درس جدید را تقدیم بکند، وابسته)3(درس جدید با نظرات زودتر مطالعه کردند،)4(مثال‌ها را استفاده بکند که درس را اس-نقاط اصلى با تصویر شرح مىدهد و براى شاگردان)5(آزمایشى متقاعد مىکنند آنها درس جدید را آموخته بودند.