سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکومت و تربیت 
امام خمینى (س ) در تبیین رابطه حکومت و تربیت مى فرمایند:
انبیا، دنبال این بودند که حکومت عدلى در دنیا متحقق کنند، براى این است که اگر حکومت عدل باشد، حکومتى باشد، با انگیزه الهى ، با انگیزه اخلاق و ارزشهاى معنوى انسانى ، یک همچو حکومتى ، اگر تحقق پیدا بکند، جامعه را مهار مى کند و تا حد زیادى اصلاح مى کند.
و به جهت ترسیم آفات حکومتهاى غیرالهى ، بر این باور تکیه دارند که :
اگر حکومتها به دست جباران باشد، به دست منحرفان باشد، به دست اشخاصى باشد که ارزشها را در آمال نفسانى خودشان مى دانند، ارزشهاى انسانى را هم گمان میکنند که همین سلطه جوییها و شهوات است ، تا این حکومتها برقرار هستند، بشریت پیدا بکند ولو بعض آمال انبیا، آن کشور رو به اصلاح مى رود.
و در معرفى نوع حکومتى که موجب رشد و تعالى انسان مى شود مى فرمایند:
حکومت اسلام ، حکومت قانون است ، در این طرز حکومت ، حاکمیت منحصر به خداست و قانون فرمان و حکم خداست ، قانون اسلام یافرمان خدا بر همه افراد و بر دولت اسلامى ، حکومت تام دارد. همه افراد از رسول اکرم (ص ) گرفته تا خلفاى آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون هستند.
آرمان حکومتى امام ، حکومتى مبتنى بر عدالت و انسان سازى است . در حقیقت این حکومت به لحاظ تاءثیر مهمى که در ساختن انسانها دارد، آرمان و آرزوى مصلحان است . امام در این باره مى فرمایند:
آنها (انبیا) مى خواهند یک انسانى تربیت کنند که خلوتش و جلوتش فرقى نداشته باشد، همان طورى که خیانت نمى کنند در جلوت و در پیش مردم ، براى اینکه از مردم ملاحظه مى کند، انبیا مى خواهند که انسانى درست کنند که پیش مردمش و غیاب مردمش ، دیگر فرقى نباشد... میل همه ما این است که ما یک چنین حکومتى داشته باشیم ، همان جور حکومتهایى که درصدر اسلام بود که عدالت بود، همه اش عدالت بود.
نکته مهم در خصوص حکومت این است که انبیا و اولیاى الهى گرچه دنبال آن بودند که حکومت الهى و معنوى برقرار کنند، با این حال حکومت براى آن ها غایت نبود، بلکه وسیله بود. رویکرد آنها به حکومت به منزله پدیده اى اصیل نبود امام دراین باره مى فرمایند:
انبیا خودشان را خدمتگزار مى دانستند نه اینکه یک نبى اى که خیال کنند حکومت دارد به مردم ، حکومت در کار نبوده ، اولیاى بزرگ خدا، انبیاى بزرگ همین احساس را داشتند که اینها آمدند براى اینکه مردم را هدایت کنند، ارشاد کنند، خدمت کنند به آنها.
چنانچه منظور از تشکیل و برقرارى حکومت را رشد و تعالى انسانها تلقى کنیم ، قطعا انگیزه نیرومندترى براى انبیا و اولیاى آنها که همان اطاعت امر خداوند باشد، جایگزین انگیزه هاى غیر الهى خواهد شد و علاوه بر آن ، آثار تربیتى چنین حکومتى تلاش بى وقفه ، استقامت تا پاى جان و تزلزل ناپذیرى در برابر تهدیدهاى دشمنان خواهد بود.
امام مى فرمایند:
نظر به این بود که اینها را آدم کند، هر کس که آدم مى شد، یک بشاریت براى رسول اکرم (ص ) یا انبیا بود و اما اینکه بخواهند یک کشورى را بگشایند و بخواهند - فرض کنید که - بلوکى داشته باشند و این حرفهاى نامربوطى که بین اصحاب طاغوت هست ، اینها در بین انبیا اصلا مطرح نبوده ، اصلا مطرح نیست.
ثبات قدم انبیا و اولیاى الهى ، نتیجه انگیزه الهى و معنوى آنان است . امام مى فرمایند:
آن عملى که الهى باشد و انگیزه اى جز الوهیت نداشته باشد، مثل اعمالى که انبیا - علیهم السلام - در تبلیغات خودشان انجام مى دادند، این اعمال طورى است که هیچ انگیزه اى ندارند، الا خداى تبارک و تعالى و لهذا انبیاى بزرگ در عین حالى که در این تبلیغشان و در این ارشادشان آنقدر زحمات را متحمل مى شدند، هیچ یک از این زحمات ، آنها را از آن عملى که داشتند، سست نمى کرد و باید گفت که هیچ یک از آن رحماتى که به حسب انگیزه هاى بشرى به نظر مى اید که زحمت است براى آنها این طور نبود براى اینکه روى آن مقصدى که آنها حرکت مى کردند و عمل مى کردند، آن مقصد به قدرى بزرگ بود و به قدرى عالى بود که تمام زحماتى که براى آن مقصد متحمل مى شدند به نظرشان زحمت نبود، مقصد (مورد) نظر بود و لهذا مى بینید که تمام عمرشان را انبیا صرف مى کردند در همان مقصدى که داشتند و یک قدم عقب نمى گذاشتند و هیچ تزلزلى در روح آنها حاصل نمى شد
ه- رسانه هاى گروهى 
دو موضوع ، نقش رسانه هاى گروهى را به عنوان یک عامل تربیت از سایر عوامل ممتاز مى کند، یکى جذابیت و گیرایى پیام و دیگرى گستردگى و فراگیر بودن آن است . بى تردید امروزه در رقابت جاذبه مدارس و نظامهاى آموزشى نمى توانند خود را به پاى صدا وسیما مطبوعات ، کتاب و نظایر آنها برسانند. جاذبه رنگ وتصویر وجلوه هاى بدیع هنرى ، تلویزیون را به با نفوذترین و پربیننده ترین عامل ، تبدیل کرده است . ولى همه اینها، گرچه جنبه هاى قوت و مثبت این عامل را اثبات میکند، در کنار آن به جهت ساختار آن ، زمینه انحراف و لغزش از اهداف تربیتى نیز به شدت وجود دارد.
امام خمینى درتوصیه به مسؤ ولان مملکتى چنین سفارش مى کنند:
نگذارند این دستگاههاى خبرى و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند... تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومى ومصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان ، جلوگیرى از آنها واجب است و از آزادیهاى مخرب باید جلوگیرى شود.
ایشان در ارزیابى خود از نقش رسانه ها، بالاترین درجه اهمیت را براى تلویزیون قایلند و مى فرمایند:
این رسانه هایى که ما الان داریم ، چه مطبوعات و مجلات و روزنامه ها و چه سینماها و تئاترها و امثال ذلک و چه رادیو و تلویزیون است .از همه آن دستگاهها بیشتر رابطه ، با انسان دارد، تلویزیون است ، از دو جهت ، یک جهت اینکه مطبوعات هرچه هم تیراژش زیاد باشد، اولا در سطح یک مملکتى نیست و ثانیا همه افراد نمى توانند از این استفاده کنند... سینماها در یک محیط محدود مى توانند کار خودشان را انجام بدهند، رادیو هم در همه جا هست ، در همه چیز هست لکن فقط از راه سمع است ... تلویزیون هم سمعى است وهم بصرى ، تبلیغات تلویزیون مى تواند از راه سمع مردم را یا تربیت کند یا منهدم کند
توصیه هاى تربیتى امام خمینى (س )
آنچه از مفاد سخنان و رهنمودهاى امام خطاب به مسؤ ولان رسانه هاى گروهى ، در قالب توصیه هاى تربیتى مى توان ارائه کرد، به شرح زیر است :
رسانه هاى گروهى در حقیقت مراکز آموزش و پرورش عمومى هستند و باید به این معنا توجه لازم داشته باشند
مسؤ ولان رسانه هاى گروهى ، در خودشان امید ایجاد کنند و خود را باور نمایند.
به این ملت روحیه بدهند و ملت را ماءیوس نکنند.
روحیه عدم وابستگى به شرق و غرب را تقویت کنند
پیروزى ملت در پرتو اطمینان روحى است که مسؤ ولان رسانه ها و مطبوعات در مردم ایجاد مى کنند
رسانه هاى گروهى ، توانایى ارائه خدمات گرانمایه اى را به فرهنگ اسلام و ایران دارند.
یکى از مهمترین مسؤ ولیتهاى رسانه ها، آموزش راه و روش زندگى شرافتمندانه و آزادمنشانه به ملت است
راهى را که رسانه ها طى مى کنند باید در مسیر ملت و در خدمت ملت باشد..
از جمله وظایف رسانه ها به ویژه مجلات این است که انسانهاى برومند و متفکر تربیت کنند تا براى مملکت مفید باشند.
و - قرآن ، عامل تربیت 
رسول اکرم (ص ) مى فرمایند:
کسى که قرآن مى خواند، گویا در مرحله نبوت سیر مى کند با این تفاوت که فاقد وحى آسمانى است.
قرآن ، یکى دیگر از انگیزه هاى ارسال پیامبران الهى را تلاوت آیات الهى بر مردم معرفى و هدف اصلى از نبوت را تلاوت کتاب ، تزکیه و تعلیم آیات حکومت (سخن استوار) بیان میکند و مى فرمایند:
یتلوا علیهم آیاته و لیعلمهم الکتاب و الحکمه
و در برخى از آیات ، قرآن را عامل هدایت و ارشاد معرفى مى کند.
ان هذاالقرآن یهدى للتى هى اقوم
عظمت و قداست قرآن تا جایى است که رسول اکرم (ص ) قرائت آن را بزرگترین عبادتها مى داند و حضرت امیر (ع ) بهترین ، انسانها را کسى مى دانند که قرآن را فرا گیرد و به دیگران نیز تعلیم دهد.
اگر چه برکات قرآن کریم ، به جهت گستردگى و ژرفاى آن ، قابل تبیین ژرفاى و تحلیل نیست ولى به طور خلاصه به برخى از آثار آن مى پردازیم .
آثار اخلاقى و تربیتى قرآن در کلام معصوم (ع ) 
جوان مؤ منى که قرآن مى خواند، قرآن با گوشت و خونش (تمام وجودش ) آمیخته مى شود.
قرآن شاد کننده دلها و بهترین کلام و گفتارهاست
تلاوت قرآن در خانه ، سبب خیر و برکت و نیکبختى اهل آن است .
شنیدن قرآن ، بلاهاى دنیوى و تلاوت آن ، عذابهاى اخروى را از فرد دفع مى کند.
تعلیم یک آیه قرآن موجب مى شود تا زمانى که آن آیه تلاوت مى شود، به فرد پاداش داده میشود
قرآن حاوى سرگذشت پیشینیان و پیشگویى آیندگان است
قرآن انسان را در غلبه بر تنهایى یارى میدهد. امام سجاد (ع ) فرمودند:
اگر تمام مردم شرق و غرب عالم بمیرند، تا زمانى که قرآن همدم و همراه من است ، کمترین هراسى (از تنهایى ) به خود راه نخواهم داد.
تلاوت کننده و شنونده قرآن ، هر دو در اجر و پاداش یکسانند .
تلاوت قرآن ، موجب نورانى شدن خانه ها مى شود.
قرآن ثروتى است که موجب بى نیازى آدمى مى شود و هیچ غنایى بالاتر از آن تصور نمى شود
تلاوت قرآن ، موجب پاک شدن انسان از گناهان مى شود.
تعظیم و بزرگداشت قرآن همانا تعظیم و بزرگداشت خداوند است.
تلاوت قرآن ، دلهایى را که همانند آهن زنگ زده است ، صیقل مى هد
دلهایى که قرآن را در مى یابند از عذاب در امانند.
کسى که شب برخیزد و کتاب خدا را تلاوت کند، محبوب خداست.
قرآن براى کسى که آن را تلاوت کند، روز قیامت شفاعت مى کند.
جایگاه قرآن در کلام امام خمینى (س ) 
امام ، بعثت و قرآن را عوامل تربیت مى دانند و اولى را مقدمه اى براى دومى تلقى مى کنند و مى فرمایند:
تلاوت (قرآن ) مى کند براى تزکیه ، و براى تعلیم و براى تعلیم همگانى ، تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از همین کتاب است ، پس انگیزه بعثت ، نزول وحى است و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت و قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس  مصفا بشوند، از این ظلماتى که در آن ها موجود است تا اینکه بعد از اینکه مصفا شدند، ارواح و اذهان آن ها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند.
ایشان در جاى دیگرى چنین مى فرمایند:
بدان که این کتاب شریف ، چنانچه خود بدان تصریح فرموده کتاب هدایت و راهنماى سلوک انسانیت و مربى نفوس وشفاى امراض  قلبیه و نوربخش سیر الى الله است
آثار اخلاق و تربیتى قرآن در کلام امام خمینى 
در یک جمع بندى ، قرآن از این نظر عامل تربیت است که به تعبیر و بیان امام ، مبتنى بر آثار و برکات زیر است :
قرآن براى استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت است (203)
(قرآن ) براى وصول به مقام قرب و حصول مرتبه لقاءالله (است ) که اعظم مقاصد و مطالب اهل الله است.
قرآن دعوتى به مقاصد مهمه اى نظیر معرفت الله و بیان معارف الهیه است
قرآن شفاى دردهاى درونى است
قرآن براى تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت است
قرآن حاوى قصص انبیا، اولیا و حکماست
قرآن حاوى کیفیت تربیت حق نسبت به انبیا واولیا و حکماست .
قرآن حاوى کیفیت تربیت انبیا و اولیا و حکما نسبت به خلق است.
قرآن مشحون از تعلیمات و تربیتهاى ربوبیه مذکور و مرموز است.
قرآن ، مکرر قضایایى را طرح مى کند تا در نفوس قاسیه تاءثیر کند
تنوع مطالب قرآن و متنوع بودن شیوه هاى ارائه حقایق در آن ، الگویى است که دست اندرکاران تربیت ، تعلیم و تعلم و انذار و تبشیر، بتوانند به همان کیفیت نفوس مختلفه و قلوب متشتته را بهره رسانند.
قرآن با بیان کیفیت مجاهدات اصحاب رسول خدا(ص ) موجب بیدارى مسلمین ازخواب غفلت و برانگیختن آنها براى مجاهده فى سبیل الله مى شود
قرآن حاوى قوانین ظاهر شریعت و آداب و سنن الیه است .
قرآن همچون کتاب بزرگ تربیت براى عموم ، مطالبى را با صراحت و براى طبقه خاصه به رمز و اشاره بیان فرموده است
قرآن کیفیت احتجاجات و براهین ذات اقدس متعال را آورده تا اهل معرفت در این خصوص نیز استفاده کامل برند.
قرآن حاوى معارفى بى شمار و اسرارى بس دشوار است که اطلاع بر آن جز به سلوک برهانى یا نور، عرفانى ، ممکن نیست.
قرآن براهین دقیقه اى در اوصاف کمالیه دارد که اهل معرفت از آن استفاده کامل بنمایند.
جایگاه تلاوت قرآن در زندگى امام خمینى (س ) 
نکته برجسته اى که در سیره اخلاقى و تربیتى آن رهبر بزرگوار به صورت ممتاز و قابل تحسین وجود دارد، این است که ایشان على رغم حضور در نقطه ثقل مبارزات سیاسى و اجتماعى ، هرگز از اذکار و نوافل و زیارت غافل نبودند و در انجام دادن آنها مقید به نظم و ترتیب خاصى بودند. اینک به نمونه هایى اشاره مى کنیم . یکى از نزدیکان امام خمینى مى گوید:
امام روزانه چندین نوبت قرآن مى خواندند با همان صداى ملکوتى ایشان در هر فرصت مناسبى که پیش مى آمد، قرآن مى خواندند و معمولا بعد از نماز صبح ، قبل از نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا یا در هر فرصت دیگر، مقید به این مستحب الهى بودند و ما بارها که در ضمن روز خدمت ایشان مى رسیدیم ، امام را مشغول خواندن قرآن مى یافتیم.
یکى از همراهان امام در نجف اشرف درباره ایشان اظهار مى کردند که :
ایشان هر روز ده جزء قرآن در ماه رمضان مى خواندند، یعنى در هر سه روز یک دوره قرآن مى خواندند، برخى از برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن خوانده اند، ولى بعد مى فهمیدند که امام ده یا یازده دوره قرآن را خوانده اند.
علامه مجلسى اول (ره ) در اجازه اى که براى فرزندش ملامحمد باقر صاحب بحارالانوار نوشته است ، او را به قرائت یک جزء قرآن در هر روز و مطالعه و تفکر در نامه حضرت امیرالمؤ منین (ع ) به امام حسن مجتبى (ع ) - که در نهج البلاغه مسطور است - و عمل به آن سفارش  مى کند.
این بخش در توصیف پرواپیشگان گهربار از حضرت على (ع ) به پایان مى بریم .ایشان در توصیف پرواپیشگان ، ویژگیهایى را بیان مى فرمایند که بخشى از آن چنین است :
چون شب شود(براى نماز) برپا ایستاده آیات قرآن را با تاءمل و اندیشه تلاوت مى نمایند، با زمزمه آن آیات و دقت در معنى آنها غمى عارفانه در دل خود ایجاد مى کنند و دواى دردهاى خویش را بدین وسیله ظاهر مى سازند، هرچه از زبان قرآن مى شنوند، مثل این است که به چشم مى بینند
ز - جنگ ، عامل تحرک 
دوره هشت ساله دفاع مقدس ، گرچه با افتخارات بزرگى براى ملت رشید ما به پایان رسید، از دو جهت ، بیان آثار و پیامدهاى آن ضرورى و مفید است ؛ ابتدا اینکه نسل نوجوان امروز و آینده ساز میهن اسلامى ما شاید تصور دقیق و درستى از تجربه دفاع مقدس  نداشته باشد و در آینده اى نه چندان دور، تحت تاءثیر برخى القائات و تفسیرهاى مغرضانه اسلامى نداشته باشد از جهت دیگر، به لحاظ وجود قانونمندیهاى تاریخى که بر جریانها و تحولات یک ملت حاکم است ، چنانچه انقلاب اسلامى در معرض تهدیدهاى نظامى دیگرى قرار گیرد، جوانان و نوجوانان بتوانند با تحلیل صحیحى که از تجربه دفاع مقدس دارند، موضع درست و سنجیده اى اتخاذ کنند و در دفاع از آرمانها و ارزشهاى اسلام و انقلاب اسلامى ، سهم خویش  را ایفا نمایند.
با اینکه بخش مهمى از سخنان امام خمینى ، به دفاع مقدس  اختصاص یافته است ، ولى به لحاظ انطباق مضمونى ، قسمتهایى از بیانات ایشان را که ناظر به آثار اخلاقى و تربیتى دفاع مقدس است ، در زیر مى آوریم و در ابتدا به عبارتى از حضرت امیر (ع ) استناد مى جوییم که فرمودند:
فى القلوب الاحوال علم جواهر الرجال.
در دگرگونى حالات و روزگاران ، جوهر واقعى انسانها آشکار مى شود.
آثار تربیتى جنگ 
رویکرد امام خمینى (س ) به آثار تربیتى و اخلاقى جنگ و تحریم اقتصادى ، عمدتا در محورهاى ذیل قابل تبیین است :
O جنگ و تحریم اقتصادى ، یک تحفه الهى ؛
O جنگ ، عامل شکوفایى مغزها؛
O جنگ ، موجب اثبات قدرت ملت به دشمن ؛
O جنگ مکمل دانش نظامى ؛.
O جنگ عامل شکستن ابهت دو ابرقدت ؛
O جنگ ، عامل وحدت ملى.
O جنگ ، عامل رسوایى مخالفین اسلام ؛
O جنگ ، عامل تحرک در ملت ؛
O جنگ عامل صدور انقلاب ؛

نوشته شده در  سه شنبه 87/5/15ساعت  10:36 صبح  توسط محمدمهدی میرزائی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مژده : تولد پایگاه توسعه فناوری اطلاعات مدرسه اول www.sch1.ir
استفاده از گروههای یادگیری همیار در کلاس:
برنامه معلم پژوهنده ؛ فرصت ها، تهدیدها :
دست آوردها و کاستی های برنامه معلم پژوهنده:
برنامه معلم پژوهنده
پژوهش عمل نگر
گزارش نویسی و نحوه ارائه گزارش:
الگویی دیگر در عملی پژوهش در عمل
گردآوری اطلاعات شواهد:
مراحل پژوهش در عمل
نه نکته یک چرخه بنیادی اقدام پژوهی
مراحل اقدام پژوهی
ویژگی های اساسی پژوهش در عمل
هدف از اقدام پژوهی ( طرح معلم پژوهنده ) چیست؟
اقدام پژوهی چیست
[همه عناوین(141)]