سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقص جزئی در کار مغز :

پیشینه ی مفهوم جزئی در کار مغز ، به ارتباط میان آسیب دیدگی مغزی شناخته شده ، و پیامدهای آشکار یا فرضی آن باز می گردد . این ارتباط را پژوهشگرانی که دیدگاههای متفاوتی داشتند بنا نهادند.

 برای مثال « بروکا » دو مرد را که توانایی سخنگویی خود را در اواسط زندگی از دست داده بودند ، مورد مطالعه قرار داد . پس از مرگ این دو ، توانست با استفاده از « اتوپسی » نشان بدهد که هر دوی آنها در ناحیه بخصوصی در جلوی نیمکره ی چپ مغز دچار آتروفی بوده اند . هنگام مطالعه سربازان جنگ جسمانی اول که صدمه مغزی دیده بودند گلداشتایی این فرضیه را ارائه داد که آنان از معلولیت های ادراکی و نیز یکدندگی رفتاری ، فقدان ابتکار و آغازگری و ناهماهنگی رنج می برند .

روی کودکانی که پس از جنگ جهانی اول به اپیدی انسفالیست ( التهاب مخ ) دچار شده بودند،  نیز تحقیقات بسیاری صورت گرفت . توصیفی که از این کودکان بعمل می آمد آنان را مبتلا به بی ثباتی عاطفی ، تند مزاجی ، کلدشتی و لجاجت ، ناتوانی حافظه ، بی توجهی ، تحرک بیش از حد ، افسردگی ، ناتوانی حرکتی و ضد اجتماعی معرفی می کرد .

تمامی این تلاشها با آسیب دیدگی های مغزی شناخته شده شروع شد و به بررسی پیامدهای آشکار آن پرداخت . اما بزودی نگرش دومی عرضه و در همه جا منتشر شد . این نگرش جستجو برای علت ، هنگام نبود پیشینه ای مشخص بود . بدین معنی که پژوهشگران اختلالاتی رفتاری را یافتند که پیش از آن تصور می رفت از آسیب دیدگی مغزی ناشی شده است .

بدون اینکه هیچ گونه نشانه مستقلی دال بر آسیب دیدگی مغزی واقعی وجود داشته باشد . برای نمونه کان و کرمن هنگام توصیف مشکلات رفتاری مدرسه و تحرک بیش از حد ، حواس پرتی،  بی اختیاری ، توجه ناکافی ، آنها را به آسیب دیدگی در پایه ی مغز مربوط دانستند .

در مرکزی به نام خانه اِما پندلتون برادلی ( کودکی که به عوارضی پس از بهبود انسفالیت همدگیر مبتلا بود ) که به یاد خود این کودک در پراویدنس رُد آیلند آمریکا تأسیس شده است ، لدفرودنمدف ، از اختلال بیش از حد و بی اختیار ، تعریض ارائه کردند که ناتواناییهای یادگیری را نیز در بر می گرفت ، و آن را با نقص کار مغز مربوط دانستند .

 در همین حال اشتراوس و ورنه مطالعاتی را روی نارسایی ذهنی شروع کردند ، تا ببینند آیا جلوه های آسیب دیدگی مغزی بزرگسالان ، آنگونه که گلداشتایی ترسیم کرده است ، در کودکان نیز قابل مشاهده است .اینکار به تحقیقات دامنه داری منجر شد که در درجة نخست توجه آن به جبران نواقص آموزش کودکانی معطوف شد که کم و بیش جزو کودکان عادی به حساب     می آمدند ، اما دچار نارساییهای یادگیری ، حرکتی ، ادراکی ، زبانی و رفتاری بودند چنین استدلال شد که اینگونه کودکان از آسیب دیدگی مغزی رنج می برند .

در عین حاال بزودی روشن شد ، در اکثر کودکانی که دچار اینگونه مشکلات هستند اثری از آسیب دیدگی مغزی دیده نمی شود ، از این رو اصطلاح آسیب دیدگی جزئی مغز پا به عرصه وجود گذاشت و مفهوم آن بود که درجه آسیب دیدگی مغز به حدی جزیی است که نمی توان آن را با روشهای بالینی معمول شناسایی کرد . این اصطلاح بعدها به نقص جزیی در کار مغز تغییر پیدا کرد ؛ بدین معنی که گر چه امکان دارد آسیب دیدگی وجود نداشته باشد ، اما پندار بر این است که در کار دستگاه مرکزی اعصاب نقص جزیی وجود دارد .

رهبر یک گروه ویژه که در سال 1966 از جانب انجمن ملی کودکان و بزرگسالان زمین گیر ، و مؤسسه های ملی بیماریهای عصبی و شنوایی حمایت مالی می شد کوشید تا با ارائه ده ویژگی که بیشتر از همه درباره ی آنها سخن رفته و در جدول 1-1 نشان داده شده است توضیح بیشتری درباره نقص جزیی کار مغز ارائه دهد .

جدول 1-1 : ده ویژگی که غالباً بیشتر از بقیه با اصطلاح نقص جزیی درکار مغز پیوند خورده است.
































1


               تحرک بیش از حد


2


ناتواناییهای ادراکی حرکتی


3


عدم توازن عاطفی


4


نارساییهای همکاری و تشریک مساعی


5


اختلال در توجه


6


بی اختیاری و بر انگیختی ناگهانی


7


اختلال در حافظه و تفکر


8


ناتوانایی یادگیری بخصوص


9


اختلال در تکلّم و زبان


10


نشانه های عصبی نامعلوم و عدم هماهنگی در نوارهای مغزی

 تحرک بیش از حد :

امروزه تنها معدودی از اختلالهای رفتاری هستند که به اندازه ی تحرک بیش از حد بحث انگیزند و علاقه دست اندرکاران را برانگیخته اند اولین بار به سال 1845 پزشکی آلمانی به نام هنرنج هوفمان تحرک بیش از حد را توصیف کرد ؛ اما تا اواخر دهه ی 1950 بررسی همه جانبه روی آن صورت نگرفت . در این سال نگرانی ها درباره ی کودکانی که مشکلات یادگیری و رفتاری داشتند رو به فزونی گذارد .

با شروع درمان تحرک بیش از حد از طریق دارو در اواخر دهه 1960 ، علاقه و بحث بیشتری در این مورد بوجود آمد .برآوردها درباره ی میزان رواج و تحرک بیش از حد غالباً بین 5 تا 10 درصد کودکان سن مدرسه را در بر می گیرد .

در عین حال اطلاعات مربوط به میزان رواج تحرک بیش از حد ، تا حد زیادی متغییر است و حتی تا 20 رصد نیز می رسد . این تغییر پذیری را می توان تا حدی زیادی نتیجه ی استفاده از ابزارهای گوناگون در درجه بندی تحرک بیش از حد دانست . زیرا هر یک از ابزارها برای وجود تحرک بیش از حد درجات متفاوتی قائل است و افزون بر آن ارزیابیها نیز با یکدیگر متفاوتند .

با وجود این الگوهای کاملاً پایداری در این مورد بدست آمده است . شاید آنچه که بیشتر از همه به چشم می آید این است که اغلب پسرها بیشتر از دخترها به این اختلال مبتلا می شوند و نسبتی که در این مورد وجود دارد که تحرک بیش از حد را با طبقه ی اجتماعی پایین پیوند می دهد .


نوشته شده در  یکشنبه 87/3/5ساعت  10:4 عصر  توسط محمدمهدی میرزائی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مژده : تولد پایگاه توسعه فناوری اطلاعات مدرسه اول www.sch1.ir
استفاده از گروههای یادگیری همیار در کلاس:
برنامه معلم پژوهنده ؛ فرصت ها، تهدیدها :
دست آوردها و کاستی های برنامه معلم پژوهنده:
برنامه معلم پژوهنده
پژوهش عمل نگر
گزارش نویسی و نحوه ارائه گزارش:
الگویی دیگر در عملی پژوهش در عمل
گردآوری اطلاعات شواهد:
مراحل پژوهش در عمل
نه نکته یک چرخه بنیادی اقدام پژوهی
مراحل اقدام پژوهی
ویژگی های اساسی پژوهش در عمل
هدف از اقدام پژوهی ( طرح معلم پژوهنده ) چیست؟
اقدام پژوهی چیست
[همه عناوین(141)]