I. مقدمه
تربیت محصلین با اختلالهاى رفتارى، موضوع در محوطه باز آموزش ویژه که روى مسائل عاطفى یا رفتارى تمرکز بکند کارآزموده حدود مقدارى بچه و بالغها. این مسائل روابط را با همتاها قطع مىکنند و بزرگسالها و در تحصیلات دخالت مىکنند. در ایالات متحده، مأمورین مدرسه محصلین را معمولاً با این مسائل همسان مىسازند مثل چون اختلال هیجانى جدى یا اختلالهاى رفتارى. تخمینهاى تعداد اختلالهاى رفتارى در ایالات متحده از 5/0 درصد به روى 20 از درصد جمعیت تغییر بکند. مطالعات نشان مىدهند که درباره 7 تا 12 از درصد محصلین آمریکا اختلالهاى رفتارى تجربه سالهاى مدرسهشان را در مقدارى مرتبه ادامه داشته باشند. با این وجود، فقط در مورد 1 از درصد همه محصلین آموزش ویژه را دریافت بکنند براى مسائلشان را سرویس بدهد. دیگران خدمات را از نمایندگىهاى عامه برنامه ممکن است دریافت بکنند یا آنها رواندرمانى خصوصى را ممکن است دریافت بکنند.
II. اختلالهاى رفتارى و سختىهاى دیگر
خیلى مسئله که محصلین تجربه جوابهاى عادى به اتفاقات پرتنش در زندگىهایشان هستند. این مسائل عموماً موقتى هستند. با این وجود، سختىهاى محصلین با اختلالهاى رفتارى براى آنها را به کارهاى اساسى کامل آنرا غیرممکن بکند، از قبیل مهارتهاى کسبکننده و عمل متقابل کردن با معلمین یا بادقت نگاه مىکنند. این سختىها به طور قابل ملاحظه در درجه را ممکن است تغییر بدهند. مقدارى مسئله که خیلى دقیق ممکن است باشند اراده را تجربه بکند درباره آیا مخالف باشد آنها اختلالهاى رفتارى را اصلاً تأسیس بکنند اما دیگران که خیلى اساسى ممکن است باشند همسان ساختن را آنها مثل اسکیزوفرنى کودکى تجربه بکند، روانپریشى یا خیالبافى. بچهها و بالغها که اختلالهاى رفتارى مسائل تجربه را به طور نمونه دارند که به طور معلوم متفاوت با رفتار محصلین از سن مشابهاند و زمینه فرهنگى. مسائل آنها پافشارى مىکنند یا مکرراً برمىگردد حتى وقتى که مدارس محیطها را فراهم مىکنند پرورش بدهند. این مسائل هر دو در مدرسه را اتفاق مىافتند و در خانه یا در عامه مردم.
III. تاریخ و قانونگذارى
اگرچه یک آگاهى اختلالهاى رفتارى میان بچهها سراسر تاریخ بوده است، به براى آنها ربط دارد زیادشده 20ام به طور اساسى محکم قرن. حکومتها از قوانین gnitadnam تربیت این بچهها گذشتند. در ایالات متحده، قانونگذارى فدرال متشخص تربیت همه را کودکان ناقصالخلقه قانون 1975 در برداشت، که اشخاص را با ناتوانىها تربیت اجراء کردن مجدداً نام بردهشده بود(نظر) در 1990 و در 1997 را اصلاحشده بود. به دلیل شروط به نظر، در ایالات متحده که محصلین مشخصشده به عنوان هستند چون اختلال هیجانى جدى در آموزش ویژه صلاحیت دارد دریافت بکند سرویس مىدهد.
VI. انواع
محصلین با اختلالهاى رفتارى هریک از یک تنوع عریض مسائل ممکن است به عنوان درمان تجویز بکند. اغلب متخصصان این مسائل را به عنوان یک دو نوع عمومى طبقهبندى مىکنند: بىنظمىهاى در حال خارجى کردن یا جذب کردن بىنظمىها. همچنین بىنظمىهاى در حال خارجى کردن، فراخوانده بىنظمىهاى کممهارشده، چنین مسائل مانند رفتار متجاوز یا مخل را در برمىدارد، طرز برخورد منفى، دزدى و مدرسهگریزى. بىنظمىهاى درونىساز،، همچنین معروف به بىنظمىهاى زیادمهارشده چنین مسائل مانند اضطراب را در برمىدارند، نارسى، کمرویى، تنبلى و کنارهگیرى اجتماعى. بعضى وقتها محصلین با بىنظمىهاى یا در حال خارجى کردن و یا جذب کردن مسائل با توجه دارند اگرچه لزوماً این مسائل اختلال توجهعیب نمایشگاهى را نشان ندهند.
علل
اختلالهاى رفتارى از خیلى علت ناشى مىشوند، شامل خانوادگى زیستشناختى و عوامل محیطى. بىنظمىهاى توارثى، آسیب مغزى و عدم تعادلهاى شیمیایىزیستى مثالهاى شرکتکنندگان زیستشناختى به اختلالهاى رفتارى هستند. عوامل خانوادگى بهرهکشى از کودک را در برمىدارند، غفلت مىکند و انضباطى ضعیف در خانه تمرین مىکند. عوامل محیطى فشار همسالان را در برمىدارند، تأثیرات مربوط به کشت و تحصیلات را که تمرین مىکند غیرواکنشى است به شخص احتیاج داشته باشد. در بسیار بچهها با مسائل مناسب به نظر بیاید که دو یا بیشتر فاکتور به علت را یک اختلال ترکیب بکنند اگرچه تجربه بکند مجبور بکند سختى علل هر را مسئله مخصوص منزوى بسازد. ممانعتکننده یک بچه اس-مسائل رفتارى با حذف کردن علت اساسى است بنابراین شدیداً بعید. یک تصور غلط عامهپسند درباره بچهها با اختلالهاى رفتارى است که آنها به طور خارقالعاده باهوش هستند. در مورد درباره هوش تحقیق بکنید، توفیق و اختلالهاى رفتارى در این تصور همه تناقض دارند. اگرچه آشکارترین مشخصات اختلالهاى رفتارى رفتارهاى مشکلآفرین هستند، همچنین بسیار محصلین که اختلالهاى رفتارى دارند مسائل دیگر دارند. براى مثال، معمولاً این محصلین به طور جزئى زیر خارج قسمتهاى نمایشگاهى را دارند((sQI)) و نقصانهاى جوهرى در قابلیتشان که مىآموزند. وقفه متغیر.
درمان
درمان بىنظمىهاى عاطفى یا رفتارى افتراح را تحریک کرده است. براى اینکه مسائل به وسیله این اشخاص را تجربه کردند تغییر کردن است و مشکل که مىفهمد، میدان معالجات ارزش قابل تردید را بعضى وقتها جذب کرده است. کسانى که در با محصلین کار مىکند با تعرضات عاطفى خیلى راهبرد متفاوت استفاده بکنند که رفتار را بهبود مىیابند. روشها آن تأکید مىکنند کمک بکنند محصلین تأثیر را انگیزههاى خودشان بفهمند و افکار روى رفتارشان مردمپسند بودن را سود کرده است اما کارآیىشان زیاد مطالعهشده نبوده است. براى روشها مهارتهاى اجتماعى را بالا مىبرند اگرچه همچنین عامهپسند، به سودهاى سازگار اما نه دراماتیکى نشان داده است. روشها با جوهرىترین و نتایج سازگار آن آن هستند محصلین را به طور نظامیافته درس بدهد به چطور به مناسبت رفتار بکند و محیطها را فراهم مىکند رفتار مناسب جایى که قیمتى است و پاداش داد..